من سه تا خواهرشوهر دارم ک سه تاشونم از من خیلی بزرگترن آقا این اولی و دومی تقریبا ۲۷ و ۲۵ سالشون بوده و ازدواج نکرده بودن خواهرشوهر بزرگم یکم حسوده خودش تعریف میکرد ک برا دومیه پسرخالش اومده بوده خواستگاری و اونم میخواسته قبول کنه ولییییی اونموقه رسم نبوده ک کوچیکه بره و بزرگه بمونه😂😂
روایات میگن ک روز عروسیه خواهرشوهر دومیه، بزرگه از حسادتش رفته نشسته تو حموم لباس میشسته😐😆فک کن عروسی خواهرت بری حموم لباس بشوری😅
پدرشوهرم خدابیامرزمم انگار نه انگار عروسیه دخترشه زانویه غم بغل گرفته بوده ک چرا بزرگه مونده و این رفته حالا چیکار کنیم😂 شوهرم میگ بیشتر شبیه عزا بود تا عروسی😑😑😑😂😂
حالا عروس خانومم میگ دوران نامزدی ام فیلمی بوده برا خودش تو سه چهار ماه نامزدی بیچاره شوهرش دوبار بزور اومده بوده اینو ببینه از دست این دختر بزرگه😂
شمام ازین حسادتا دیدین اطرافتون تعریف کنین😄
