آخه میدونین قبلا اینجور نبود . در ضمن اینکه ما تهرانیم و اونها شهرستان و پر پر در سال دوبار همدیگرو در مسافرت میدیدیم و تا پارسال وقتی باهم روبرو میشدیم اون خیلی مهربانانه رفتار میکرد. اما چند ماه بعد از این که همرو دیدیم به حد زیادی سرد شده بود اما بازم قابل قبول بود ، اما چند ماه بعد این که ما به شهرستان رفتیم دیگه واقعا رفتارش برام غیر قابل توجیه شده بود و اصلا بحساب نمی آورد.حتی وقتی می اومد به خونه پدربزرگم اگه پسر خاله های دیگه بودند به اونا قشنگ سلام میداد و اینا ، اما ما شامل این لطفش نمی شدیم و وقتایی هم که من سلام میدادم به زور با سر جواب میداد. این موضوع برام آزار دهنده بود و الان هم اذیتم میکنه . خواهشا هر کس که میتونه لطف کنه راهنمایی کنه.
( در ضمن روح برادر مرحومتون هم شاد)