عین این تازه عروس دومادان خیلی خوشحالم که انقد عاشقانه و خوشحالن اما خب دیگه زیادیشم چندش اوره اصلا ی جوری میشم بابام خیلی خود شو شیرین میکنه برا مامانم بعصی اوقات واقعا ی جوری میشم اصن مثلا از الفاظ عروسک 😶 هلو☹ غنچه 😳و شاپرک و اینجور چیزا استفاده میکنه بااینکه دوتاشون ۵۰ سالشونه فک میکنم این چیزا رو بدارن تو خلوت خودشون بهتره مثلا امشب ی خانومه رو نشون دادم تو گوشیم گفتم مامان ببین پقد شبیهته بابام میگه تو داری این هلو منو بااون مقایسه میونی اون چیه ناخن کوچیکه عروسکم هم نمیشه من اینجوری بودم☹😯 ۵ تا نوه دارنا 😅 پیش شوهدامون رعایت میکننا ولی پیش ما یهو میبینی قربون صدقه هم میرن ناز میکنن همو بوس میکنن اصن ی چی میگم ی چی میشنوینا😶
البته تو جوونیشون بابام مامانمو خیلی اذیت میکرد دفک میکتم میخواد بااینکارا جبران کنه گذشته رو اما کاش تو خلوتشون باشه رومم نمیشه چیزی بگم بعضی وقتا از ته دل ارزو میکنم کاش شوهر منم اخلاقش مث بابام بود شوهرم خوبه ها ولی انقد احساسی نیس☹