بعضی شبا عجیب دلتنگت میشم نمیدونم واقعا نمیدونم به هر دری زدم که قسمتم بشی اما نمیشه من از خدا فقط یه چیز میخوام اونم لحظه ای که خودمو توی لباس عروس دیدم حداقل با اونی که دوسش دارم باشم میدونی از اون دردناک تر چیه؟؟؟تو حتی نمیدونی من حاضرم برات تک تک استخون هامم بدم یادت باشه هیچکس اندازه من نمیتونه دوستت داشته باشه این چند بیت شعر تقدیم به خودت عزیزترینمA❤️میخوام بدونی که دلم داره برات پر میزنه🕊مثل یه داروغه شبا به هر دری سر میزنه 🥺وقتی میای با اون چشات دنیامو پر نور می کنی💫غصه ی تنها موندن و از دل من دور می کنی 🥹عمری اگه نگات کنم از دیدنت سیر نمیشم😍بدون که عشق تو زده خیمه به صحرای دلم 🫀اگر که باور نداری گوش کن به حرفای دلم...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
من هرگز در زندگی راهنمایی نداشته ام.کسی مرا تربیت فکری و روحی نکرده است.هر چه که دارم از خودم دارم و هرچه که ندارم همه آن چیزهایی است که می توانستمداشته باشم، اما کجرویها و خودنشناختن ها و بن بست ها نگذاشت...بدی های من به خاطر بدی کردن نیست.به خاطر احساس شدید خوبی های بی حاصل است...همیشه سعی کرده ام مثل یک در بسته باشم تا زندگی وحشتناک درونی ام راکسی نبیند و نشناسد...ما فقط می توانیم حسی را زیر پایمان لگد کنیمولی نمی توانیم آن را اصلا نداشته باشیم...نمی دانم رسیدن چیست، اما بی گمان مقصدی است که همه وجودم به سوی آنجاری می شود...بدی های من چه هستند جز شرم و عجز خوبی های من از بیان کردن،جز ناله اسارت خوبی های من در این دنیایی که تا چشم کار می کنددیوار است و دیوار است و دیوار است و جیره بندی آفتاب است وقحطی فرصت است و ترس است و خفگی است و حقارت است...🖤فروغ فرخزاد🖤 این کاربری دست دونفره