بچه ها من یه مشکلی دارم حتی از کسی خوشم نیاد یا دلخورم باشم وقتی میبینمش و بیاد باهام حرف بزنه نمیتونم سرد برخورد کنم تو اون لحظه انگار یادم میره یا در توانم نیست طرفو تحویل نگیرم بعد که میام اعصابم خورد میشه و یاد حرفاش میفتم و میگم چرا لبخند زدم یا تحویل گرفتم
کسی هست اینطوری باشه با کار کردن رو خودش تغییر کرده باشه
پسر خاله نازنینم فوت شد ۵۰ سالش بود و خانمش خیلی ماهه من خانمشه خاله صدا میکنم و خیلی برام عزیزن بعد اونیکی پسرخالم که برادر این هست هم خودش هم زنش آدمهای باشعوری نیستن اصلا و به خاطر بدی که در حق این پسرخالم کرده یک ساله با کل فامیل قزع ارتباطن یعنی همه طردشون کردن حالا پسرخالم که فوت کرده من نتونستم برم مراسم بعدش رفتم خونه خالم سر بزن بعد زن اون که ازش بدم میاد همش میومد دورو بدم حرف و تیکه و خنده منم لبخند میزدم و بی محلی نکردم بهش با اینکه میخوام سر به تنش نباشه
الان از خودم حرص میخورم