2777
2789
عنوان

همسرم بدون اینکه بمن بگه😐

625 بازدید | 39 پست

نزدیک یسال پیش همسرم ی عکسی رو پروفایلش گذاشت ک برای محلشون بود گفتم این عکس برای چه وقتیه گفت اونروز باهام رفته بودیم اینا گفتم اونروز تو فلان لباس تنت بود خلاصه گردن نگرفت ولی من فهمیدم بدون اینکه بمن بگه با همکاراش رفتن مسافرت هرچیم میگم گردن نمیگیره تا اینکه بعد چند ماهش تو پیج همکارش از گوشی همسرم دیدم عکس دست جمعی گذاشتن کپشن فلان جا بروش نیوردم ولی هی بهش تیکه مینداختم اون عکسو بهم دروغ گفتی همسرم ی اخلاقی داره تا مدرک نیاری گردن نمیگیره تا اینکه چند شب پیش گفتم رفته بودی مسافرت چرا دروغ میگی گفتم مدرک دارم با اعتماد بنفس گفت چی منم گوشیشو گرفتم عکسی ک دوسش گذاشته نشون دادم گفتم همون موقع ها فهمیدم بهت چیزی نگفتم الانم چون خودت اصرار کردی نشونت دادم بااینکه عکسو دیده بود میگف بدای زمان عقدمونه😞 چقدر دروغ آخه بازم تاریخو نشون دادم خلاصه ک باهام روراست نیست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من هیچ جوره نمیتونم با دروغ کنار بیام

توام بهش گیر نده که مجبور شه بهت دروغ بگه

الان میگفتی خب اگه رفتیم ک رفتی فدای سرت لازم نیست بترسی دروغ بگی ک

اینجکری نترسونش ک دفعه دیگ چیزی شد بگ بهت

من جای تو باشم چند تا کار رو وانمود میکنم دارم یواشکی انجام میدم بعد ازم میپرسه میگم مگه تو خودت پنهون کاری بینموم رو شروع کردی

من با توجه به ادب و تربیت خودم جوابتو میدم😊✋تو خودت میدونی چطور تربیت و شخصیتت رو نشون بدی
من هیچ جوره نمیتونم با دروغ کنار بیام توام بهش گیر نده که مجبور شه بهت دروغ بگه الان میگفتی خب اگه ...

اتفاقا منم همین کارو کردم گفتم حالا میگفتی مگه چی میشد ولی بابت دروغی ک گفت بنظرم باید یکاری میکردم نمیدونستم چیکار

من جای تو باشم چند تا کار رو وانمود میکنم دارم یواشکی انجام میدم بعد ازم میپرسه میگم مگه تو خودت پنه ...

زیاد تو کار من دخالت نمیکنه و بخاد بگه چیکار میکنی چیکار نمیکنی

وااااو

وارﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻧﺴﺨﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻨﺪ👀.ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪ‌ﺍﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ:ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:😏ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ. ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧ‌ﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ🤗…ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ.ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎنش ﯾﺦ ﺯﺩ🙃…ﭼﻪ ﺣﻘﯿﺮ ﻭ ﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻛﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐـ🚶🏻‍♀️ـﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ!ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ، ﺷﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑﺎﺯ ﻫـﻤﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ.😉 جایگاه شاه و گدا، دارا و ندار قبر اسـت…👩‍🦯تقواست کـه سرنوشت ساز اسـت💌 برای رسیدن بـه “کبریا” باید نه کبر داشت نه ریا💔💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792