هم خیلی حقه باز تر این حرفاس قول به بابام داد من ببره مسافرت جهازم ببرم
نه شرایط مالیش بد نیست ک نتونه نمیخاد بهونه میاره
اوایل میگفت خونم فروشم بره فروش رفت بعد گفت عروسی کنیم پسر عمویش مرد گفت تا چهارماه ده روز تالار باز بشه راهت باز بشه حالا دیگه میگه تا سال
جهازم بردم دوماه میبینم انگا ب حرفاش عمل نمیکنه
نمیدونم حالا به بابام بگم نمیخام برم دیگه ب این دلیل یا صبر کنم خودش بیاد دنبالم بگم نمیام وقتی دید جدیه کاری کنه