بچه ها من دوساله باخانواده شوهرم قهرم فقط شوهرم چون ب داداش دوقلوش وابسته هست بااونا قهرنیستیم درحدزنگ وپیام واینا بعد من حدود ۶الی ۷بارجاریمودعوت کردم تواین دوسال ک ازدواج کردن ولی من فقط یه باربرایربعدشام رفتم دیدنی نوزادشون گذشت تا شب گذشته باکلی اصراردعوتمون کردن بعد جاریم قبلش بهم نکفت میخوادعوت کنه و گفت هوس چی بیشترمیکنی توبارداری منم گفتم غذاهای ابکی