سلام بچا بیاین از سوتی های خانوادمون در دوران نامزدی وخواستگاری بگیم و بخندیم....
من روز خواستگاریم بابام با ی ذوقی رفته بود ی کت گرفته بود ک جلوی خانواده شوهرم مرتب باشه ولی دقیقا زمانی دسشوییش گرفت ک خانواده داماد از راه رسیدن وپدرم با تیپ جذابه شلوار مامان دوزش مارو سرافراز کرد
شمام بگین....
😅😅😅
من که همه رو رد کردم
😂😂😂😂😂😂😂😂
سوتی بعدی این بود ک
برادر همسرم میخواست مثلامنو همسرمو ارشاد کنه
یهوبرگشت‌رو ب من واقا داماد گفت شماخودتون باید باهم تفاهم داشته باشین.....
مثلا الان ب فرض منو حامد(اقاداماد)زنو شوهریم.....خودمون باید باهم کناربیایم.....این رسمورسومات زیاد مهم نیست
قیافه من
قیافه داماد
حضار
دارم برای خودم تعریف میکنم
کسی نیست عایا......
منم روز عقدیه پامو انداخته بودم روپایه دیگم یه تکونی میدادم بیاوببین انگارسرکلاس درسم
بیایین تعریف کنین دیگه......
همش عاشق تاپیک های جنگ وجدالین.....
واییییی😂😂😂😂😂😂
من هنوز عروس نشدم ولی یبار ک برام خاستگار اومده بود منم تو اشپزخونه بودم... اومدم بشینم کف اشپزخونه خشتک شلوارم زاااارتتت جر خورد صداشم انقد زیاد بود همه فهمیدن🤣خلاصه رفتن و دیگ بر نگشتن
