2777
2789
عنوان

دلم واسه مادرانه بودناش تنگه

128 بازدید | 11 پست

مجرد ک بودم یه تب میکردم شب تا صبح بالا سرم بود و ناراحݓ حتی گریه میکرد

الان متاهلم 3ساله خیلی عوض شده

رفتم ازمایش دادم گفتن قندخونم لب مرز

تیروعیدم دارم😪😪😪

ولی اصلاااااا ناراحتی ازش نمیبینم انگار اصلا براش مهم نیست

یه برادر دارم تو سن بلوغ و یکم کاراش بد شدع همه فکرو ذکرش شده اون

نمیگم فکره اون نباشه ولی خب منم بچشم دلم شکسته

شوهرم انقدر ناراحته صدتا متخصص بردم گفت هرکاری میکنم خوب بشی ولی مامانم ن مگه مامانم نباید بیشتر بفکرم باشه?

دلم واسه بچگیام تنگ شده سرمو بذارم روی پاهاش 

حس میکنم دیگه براش مهم نیستم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

عزیزم‌مادرا هم‌خسته میشن به خدا میدونی تحمل پسری که تو سن بلوغه چقدر سخته به خدا همه کار میکنم مامانم غصه نخوره خیلی چیطا رو بهش نمیگم  را۲ی هستی فکرش درگیرت باشه برو خدا رو شکر کن اون میدونه کسی و داری که دوست داره خیالش راحته 

عزیزم‌مادرا هم‌خسته میشن به خدا میدونی تحمل پسری که تو سن بلوغه چقدر سخته به خدا همه کار میکنم مامان ...

ینی میگید هنوز دوستم داره بخاطره مشغله فکریشه که دیگه مثل قبل نیست

ینی میگید هنوز دوستم داره بخاطره مشغله فکریشه که دیگه مثل قبل نیست

اره عزیزم نگران نباش مگه میشه مادری بچشو دوست نداشته باشه اونا همیشه فکرشون درگیر ماست ولی به خدا اونا هم خسته میشن من باردارم چون دو تا سقط داشتم اول بارداریم تا ۳ ماهگیم نذاشتم‌مامانم بفهمه میگفتم دوباره غصه میخوره باور کن تو روم اصلا نشون نمیده ها منم فکر شما رو میکردم اوایل بعد ها فهمیدم چقدر غصه منو میخورده واسه همین کمتر میزارم مشکلاتمو بفهمه حالا نوبت ماست غصه اونا رو بخوریم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز