سلام بچه ها من تازه تو این سایت عضو شدم ..از اونجایی که همدیگه رو نمیشناسیم میخام موضوع رتبطه داشتن با دوست پسرم قبل از ازدواج با شوهرمو بهتون بگم و حالا وقتی یادم میاد عذاب وجدان میگیرم گاهی دلم میخاد بهش بگم گاهی میترسم زندگیم خراب بشه نمیدونم چکار کنم تو دوراهی موندم میدونم گفتنشم خوب نیست اما شوهرم خیلی خوب و مهربونه
میگن که نگید
نگوووووووووووووووووووو
نابودش میکنی
فقط و فقط با فراموش کردن گذشتت بهش کمک کن یه لحظه هم به گذشتت فکر نکن هر لحظه ای که ذهنت رفت پی گذشته دوبرابرشو به همسرت محبت کن این قرار رو با خودت بذار
بگی که چی بشه؟
زندگیتو بچسب
چیزی که مال قبل ازدواجه ربطی به شوهرت نداره مطمئن باش بگی شوهرت براهمیشه ازت متنفرمیشه وهمیشه بهت شک داره مگه خوشی زده زیردلت
فاتحه زندگیتو نخون.فازت چیه ک میخوای بگی؟
مگه دیوانه ای که بهش بگی؟؟؟
تموم شده رفته
زندگی الانت بچسب
قبل از ازدواج باید بهش میگفتی نه الان
خب بهش بگو تا به اذن الهی دیو درونش بیدار بشه و دیگه خوب و مهربون نباشه!
نه نگو قبل ازدواج بخودت مربوطه اصل اینه بعد ازدواج وفادار شوهرت باشی حرفی که باعث مفسده میشه نباید زد
نگوووووو.تمام
نگیا. اینو من نمیگم روانشناسا میگن . دکتر هلاکویی میگه. اگه بگی نمیاد بهت نوبل و‌جایزه زن وقادار و و صادق و بدن ولی همه عمر اعتماد از بینتون میره. ... عذاب وجدان هم نداشته باش اونم از پانزده سالگی وقتی هورموناش زیاد شدن عاشق این و اون شده. با عذاب وجدان فقط‌زندگی خودتو تلخ میکنی. گذشته رو بریز دور
یه تنبیه برا خودت بزار هر زمان خواسی بگی اونو انجامش بده ک یادت بمونه نباید بگی.فاز روراست بودن از کله ت میپره
وقتی بدونه دیگه مهربون نیست ازش بدت میاد چرا میخوای با این کارت نابودش کنی خدا ازت نمی گذره
یعنی خودتو سزاوار خوبی و مهربونی شوهرت نمیدونی؟؟؟ یکم روی اعتماد به نفس خودت به نظرم کار کن. خوبی و مهریونی ادم ربطی به گذشته اش نداره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
