2777
2789
عنوان

خواهر شوهرم هی خونمونه وقت و بی وقت

| مشاهده متن کامل بحث + 20416 بازدید | 496 پست
چرا رفتی نزدیک خونه اونا نشستی  اشتباه محض عروس نزدیک خانوادها باشه مخصوصا چند سال اول زندگی&n ...

من خودم بچه بودم پدر ومادرم فک کردن کار خوبی میکنن اونا اولش گفتن برام آپارتمان میگیررن.ولی پدرومادرخودم گفتن دلتنگ میشه نمیتونه بالای خونه مادرشوهرم اینا نشستم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من نمیگم با خانواده هاتون رفت و آمد نکنین 

من اعتقادم اینه شب باید خونه خودت رو تخت خودت و تنها باشی حریم خصوصیت مشخص باشه 

 من شوهرم خیلی آدم دردریه یهو نصف شب میگه پاشو بریم مثلا شمال یا بریم شام بیرون 

اگه قرار باشه نزدیک خانوادها باشم باید مدام جواب پس بدیم زود بیاین . ..... با اینکه خانوادهامون جفتشون هیچوقت دخالت تو زندگیم نداشتن 

ولی من بازم سعی میکنم  حدودم حتی با مادر و پدر خودمن حفظ شه 

خونمم دوتا خیابون با مادرم و یه خیابون با مادر شدهرم فاصله داره

فک کن ی شوهر داشته باشی با پنج تا خواهر😐حالا سه تاش هم بچسن بهش




عزیز من شما خونت دور باشه 

مگه هردقیقه میتونن بیان خونت 

عزیزم تربیت مادرشون بده 

مگه من خواهر شوهر ندارم چرا بخودش اجازه نمیده 

چون تربیتش درسته 

بیرون بودیم خانوادگی  من به خواهر شوهرم موقع برگشت گفتم بیا تو ماشین ما 

مامانش نزاشت گفت شاید بخوان زن و شوهر تو ماشین باهم شوخی کنن


یه فکر خوب .....وقتی اومد برو کنارش بشین مثل آدم ندیده ها زل بزن بهش روبه روش بشین نگاش کن اینقد تا معذب بشه یه جوری باید اذیتش کنی ومعذب بشه که اگه رفت به بقیه گفت بهش بخندن فوقش میگه به من نگاه کرد ولی باور کن جواب میده یه خورده ترسناک نگاش کن درست میشه یه کاری کن مادرشوهرت وقتی میگه برو خونه داداشت از ترسش نیاد

وای خدا تو رو قران اینطوری نکن دختر. یه دختر بچه ۴ساله رو چنان پشت سرش حرف میزنید انگار چیکار میخواد ...

من برادرم پایین خونه مامانمه ..دخترم دم به دقیقه میگه برم هر بیست بار ی بار به زور میره بخدا دل منم نمیخاد تا زنداداشم با کمال پررویی شوتش کرد بیرون خودش حالیش شد خداروشکر

عزیز من شما خونت دور باشه  مگه هردقیقه میتونن بیان خونت  عزیزم تربیت مادرشون بده  ...

اره والا کاش خونم دور بود ب شوهرمم میگم میگه من حالا حالا ها میخوام با خانواده مادرم اینا ی جا باشم.حالا خوبه خواهرشوهرای دیگم دورن.ولی گاهی ی خودشیرینی هایی برای شوهرم میکنن ک دلم میخواد عق بزنم

من شوهرم اصلا خوشش نمیاد به کسی جواب پس بده البته بماند من یواشکی هرکاری بکنم به باباش میگم 😀😀😀

ن یبار نرفته بودم بیرون اومدن بالا دیدن چراغا نورش کمه فکر کردن رفتیم بیرون.خلاصه رفتم پایین میگن کجا رفته بودین کی رفته بودین

اره والا کاش خونم دور بود ب شوهرمم میگم میگه من حالا حالا ها میخوام با خانواده مادرم اینا ی جا باشم. ...




یه راه داره نزر و نیاز کن از خدا بخواه به دل شوهرت بندازه خونتون عوض کنی 


دفتر آرزوها بلدی درست کنی 

ن یبار نرفته بودم بیرون اومدن بالا دیدن چراغا نورش کمه فکر کردن رفتیم بیرون.خلاصه رفتم پایین میگن کج ...




خداییش تقصیر خودتونه .مخصوصا شوهرت 

باید بفهمه دیگه ازدواج کرده و مستقل شده و نزاره خانوداش دخالت کنن و واسش تصمیم بگیرن

خداییش تقصیر خودتونه .مخصوصا شوهرت  باید بفهمه دیگه ازدواج کرده و مستقل شده و نزاره خانوداش دخ ...

والا هرچی هم بگم آدم بده میشم دیگه.گاهی مراعات میکنم میگم خواهراشه عیب نداره ی برادر بیشتر ندارن ولی گاهی دیگه دیوونه میشم.یهو برمیگردم میبینم خوابیده رو پای شوهرم،یبار دوبار سه بار تحمل کنم آخه دیگه چقدر😡

ن بلد نیستم 




به مدت ۲۸ روز  هروز خدارو بخاطر چیزایی که داری شکر گزاری کن 

مثلا خدایا سپاس گزارم بابت سلاتی خودم و خانواه ام 

به خاطر خونه بخاطر لباس و پوشاک و مواد شوینده ...... تا ۲۸ هروز  هروز تکرارشون کن و بنویس 

عالیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز