خسته ام از اینگونه دوام آوردن
خسته ام،خسته از این صبح به شام آوردن
خسته ام،خسته از این زندگیِ پی در پی
خسته ام،خسته از این دانه به دام آوردن
نه گلی تازه به درد دل ویرانم خورد
نه جنونی نفسم را به بیابانی برد
شاعر خانه خرابی که فقط در جا زد...
خسته ام خسته از این گونه دوام آوردن
سر تعظیم به درگاهِ کلام آوردن😔