والاه هنه تو سن مادرشوهر من دنبال نماز و عبادتن حالا مادرشوهر من گیر داده به منه بدبخت فتنه و جنگ میندازه تو زندگیم یادمه ازدواج کردم شوهرم گفت مامانم تو دوران مجردی بهم اصلا کار نداشته ساعت یک شب هم می اومدم هیچکس نمیگفته کجا بودی ولی از وقتی ازدواج کردم حساس شده میترسه یه موقع با تو باشم دم دقیقه زنگ میزنه کجایی خوب چه کاریه پسرتو نگه دار ور دلت چرا زندگی یکی دیگه رو خراب میکنی از دیشب هی میخوام نفرین نکنم ولی نمیشه
پس بهش اهميت نده كار خودتو بكن همسرتم با سياست بكش طرف خودت از مادرش پيشش بد نگو دلسوزانه نسبت به مادرش حرف بزن و بهش خواسته هاتو تلقين كن و ازش تاييد بگير جوريكه فكر كنه نظر خودشه و به نفع مادرشه
مال منم گاهی اذیت میکنه منتها مال من جوری آدمو میسوزونه آدم نمیتونه ثابت کنه ینی تا نا کجا های 😂آدم میسوزه میبینی ی حرفی میزنه ولی آدم بدا نمیتونه بگه با اون منظور گفتی یاهم کلا گردن نمیگیره ک گفته
آخه وقتی مادرشوهرم مستقیم به خودم میگه نبر خونه مامانت وقتی مادرشوهرم تو روم نیگاه میکنه میگه من پسرمو دوست دارم نوه امم به خاطر بچه ام میخوام تو رو نمیخوام وقتی مستقیم زنگ‌میزنه به شوهرم میگه چرا زنت میره خونه مامانش چه توهمی من زدم میشه بگین کجاش میشه توهم شایدم من خوابم تو خواب این حرفا رو زدن تو خواب شوهرم اومده گفته حق با مادرمه اینجوری گفته و فلان گفته دعوا راه انداخته یعنی به نظرتون اینا رو تو خواب دیدم ؟
عزیزم عصبی نباش من نگفتم شما توهم زدی گفتم بعضی عروسا توهم میزنن که مادرشوهرشون زندگیشونو خراب میکنه.
شما هم میتونی بگی من بچه مو هر جا دوست دارم میبرم و عیبی نداره که منو دوست ندارین مهم اینه شوهرم دوستم داره
همونجا باش تا بیان دنبالت از شوهرتم تعهد بگیر ک دیگه حق نداره بخاطر حرفای مامانش باهات دعوا کنه بهش بگو حق نداری دیگه برا من جنگ اعصاب درس کن هر چی مامانت گفت خودت جوابشو میدی تو خونه نمیاری حرفشو
بگو مادرت دیگه حق دخالت تو زندگی منو نداره نترس حرفتو بزن جنگ اول به از صلح اخره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
