یه روز در هفته میرم خونه اشون از صبح تا شب یه روزممیرمخونه مامانمشون کلا دوست نداره من بچه امو که سه ماهشه ببرم خونه مامانم اونا ببینن بهم میگه نبر خونه مامانت حالا مامان و بابام از خودم بیشتر مواظبشن دیشب شوهرم بعد سرکار تنها رفته خونه اشون مادرشوهرمم برداشته پرش کرده شوهرم اومده دعوا از دیشب که خونه مامانت نرو و فلان مامانم گله کردن الان صبح رفته سرکار پیام داده و دعوا که چرا میرمخونه مامانم 😔شوهر دهن بین و بچه ننم یه طرف اون مادرش که پرش میونه یه طرف پنج شنبه مادرش میخواد بره یه شهر دیگه میدونم نفرین بده ولی اینقدر سختم اومده دلم میخواد نفرینش کنم بره که برنگرده دیگه قهر کردم اومدم خونه مامانم واقعا خسته شدم از صبح دارمگریه میکنم دوست دارم فقط نفرینش کنم ولی میترسمبه خودم برگرده
آره واقعا نمیخواماینو بگم ولی واقعا خاکبر سر شوهردهن بین و بچه ننه ام مامانشمسو استفاده میکنه از این قضیه پرش میکنه حالم از مادرش بهممیخورهدتو این۴ سال نمیدونی چه عذاب هایی بهمداد
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
عزیزم تو چرا گریه میکنی اعتماد بنفس داشته باش حرف تو رک بگو وقتی احترام نمیدونن دوبار جوابشو باید بدی
از وقتي "فردارا ياد گرفتيم همه چيز را گذاشتيم براي فردا.از داشته هاي امروز لذت نبرديمو گذاشتيم براي روز مبادا.شايد بايد اينگونه "فردا" را معني كنيم فردا روزيست كه داشته هاي امروزت را نداری.پس امروز را زندگی کن، فردا حقيقت ندارد...
از حقت دفاع کن و بگو اگه بخای به کارت ادامه بدی بچتو میندازم روت میرم درخواست طلاق میدم و ازدواج میکنم
ترسو نباش بذار بفهمه دنیا دست کیه،
رویای مرگ شاید بهانه ایست برای تحملِ کابوسی به نامِ زندگی.......... اگه توی یه کشوری،درآمدِ یه ناخن کار بیشتر از یه معلمه،به این معنی نیست که پول تو درس خوندن نیست،،،،به این معنی هست که مردم از ظاهر زشتشون بیشتر خجالت میکشن تا مغزِ خالیشون........ ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو میزنیم پس یه لطفی در حقمون بکن،اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن🖤.......... 🌨️ اسفندیِ جذاب🌨️
بی زبون و ساده نباش این حق طبیعی تو که بری خونه مادرت اگه منعت کرد تو هم بگو حق نداری بری خونه پدر ...
از دیشب داریم دعواومیکنیم گفتم بهش میگه منمردم هرجا دلم بخواد میرم از کسی هم نمیخواد اجازه بگیرم تازه وقت شب یلداهم از مادرش ناراحت بودم نمیخواستم برم خونه اشون اومد خونه با داد و قال برداشت بردم خودم نمیرفتم بچه امو تنهایی میبرد اون سه ماهشه شیر میخواد من نباشم فقط جیغ میکشه گناه داره به خاطر بچه ام با گریه رفتم 😔
منم بچم تازه به دنیا اومده بود مادرشوهرم میگفت هر هفته نرو خونه مامانت قشنگ معلومه میسوزه میرم خونه مامانم یبارم اون اوایل شر به پا کرد منم زدم به جیغو داد دیگه فضولی نکرد.