تاپیک زدم و راهنمایی خواستم بیست نفر اومدن تاپیکم و فقط یه نفر جواب داد...انصاف داشته بتشین تو رو خدا...حالا ه تاپیک جاری و مادرشوهر بود تاپیک تا صفحه ۱۰۰۰ میرفت
هفتادیم...تا وقتی مخاطبم نیستی ریپ نزن دوست عزیز/ خواستند ما را دفن کنند، دریغ از این که ما بذر بودیم/خودت باش...کسی هم خوشش نیامد؛ نیامد...اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست/ به خودت کمی اهمیت بده! وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی و هیچکس هم نمیفهمد...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تاپیک آخرم رو بخون...درباره سزارین...بیمارستان خوب میخوام
هفتادیم...تا وقتی مخاطبم نیستی ریپ نزن دوست عزیز/ خواستند ما را دفن کنند، دریغ از این که ما بذر بودیم/خودت باش...کسی هم خوشش نیامد؛ نیامد...اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست/ به خودت کمی اهمیت بده! وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی و هیچکس هم نمیفهمد...
اگر بخواهی به هرچیزی که به تو گفتهمی شود، واکنشی عاطفی نشان بدهیبه «رنج بردن» ادامه خواهی داد. اگراجازه دهی کلماتِ دیگران تو را کنترلکند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطهخواهد گرفت! نفس بکش و بگذار بگذرد ...!!
هفتادیم...تا وقتی مخاطبم نیستی ریپ نزن دوست عزیز/ خواستند ما را دفن کنند، دریغ از این که ما بذر بودیم/خودت باش...کسی هم خوشش نیامد؛ نیامد...اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست/ به خودت کمی اهمیت بده! وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی و هیچکس هم نمیفهمد...
خب شما اسمشو گذاشتی سزارین. با فرض اینکه شاید یک سوال عمومی باشه میام داخل تاپیکتون .... فرضا من می ...
بیمارستانش رو که میدونن دوست عزیز...
هفتادیم...تا وقتی مخاطبم نیستی ریپ نزن دوست عزیز/ خواستند ما را دفن کنند، دریغ از این که ما بذر بودیم/خودت باش...کسی هم خوشش نیامد؛ نیامد...اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست/ به خودت کمی اهمیت بده! وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی و هیچکس هم نمیفهمد...