کاش میشد صبح از خواب بیدار بشیم بدون هیچ دغدغه ای بدون نگرانی اماده کردن ناهار شام رسیدگی به بچه، دادن دارو سر تایم مشخص خریدن سبزی خوردن و پاک کردن کاش میشد خانواده شوهر نبودن با ارامش خیال مهمانی میرفتیم مهمانی میدادیم خرید میکردیم بدون دخالت و حسادت کسی وااای خدایا خیلی خستم اینقد بخاطر خانواده شوهرم ناراحتم که ممکنه خودکشی کنم چرا خدا هیچ بلایی سرشون نمیاره چرا؟؟؟ آخه چرا این این موجودات وحشی اینقد حسودن بگو از خدا بیخبرا چرا پسرتون رو زن میدی چرا برای دخترای خودتون همه چی رو میخوایین ولی برای دختر مردم نه... چرا دختر خودتون باید مث ملکه زندگی کنه اما به دختر مردم میگین برده که فقط نیاز پسرتون برطرف بشه و براتون بچه بیاره... مادر شوهرم من حتی از اینکه پسرش پیش من بخوابه از حسادت میمیره کاری میکنه بینمون دعوا بشه خدااااااااااا اگه هستی میبینی چرا هیچکاری نمیکنی چرا به فریاد مظلوم نمیرسی تمام بدنم درد میکنه کتک خوردم بخاطر همین مادرشوهر و با کمال پررویی میخواد بیاد خونمون واای خدای من کاش همش یه خواب بود و هیچ وقت وارد این خانواده نمیشدم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من تا ساعت۱۱میخابم بعدم پامیشم ی دستی ب خونه مبکشم حال داشتم ی چیزی میخورم بعدم ک تا ساعت۲/۳مامانم ک ناهار درست کرد میخورم بعدم تک گوشیم تا شام بازم گوشی بعدشم خاب