خیلی خسته و هلاک از ته سالن تند تند میومد منم رو ویلچر بودم چشاشم قرمز قرمز بود بعد دیگه ی جا وایستاد انگار ک دیگه نتونه راه بره
بعد ک رو تخت دراز کشیدم اومد دستمو گرفت گفت خوبی ؟! تا گفتم اره گفت وای صدای جیغ هات داشت دیوونم میکرد
اینم بگم با یکی دو نفر تو بیمارستان دعوا کرده بود پرستارا همچین ترسیده بودن 😂😂😂
بعد گفتم نی نی مون کو گفت تو دستگاهه گفتم بریم ببینمش گفت لازم نکرده بگیر بخواب فرار ک نمیکنه 😂😂😂