خیلی ساله ، فقط دلمو خون کردن
مثل مریضای روانی ، راه فراری نمیبینم
از بچگی همین بودم ،هنوز هم همونجام،سر همونخط
مادرم که ب خواهر برادرم میگفتبا منکاری نداشته باشن من روانی ام ،جرمم این بود ک یکی از خواستگارامو از ته قلبم دوست داشتم
پدره هم هرچی میتونست انجام داد تا همیشه محتاج خودت یا یه اشغال دیگه باشم ، تا تونست استعدادامو سرکوب کرد
هی قول داد زد زیرش
الان بدون خودش یا شوهر نمیتونم از پس خودم بر میام
دانشگاهوکاری کردن ک رهاکنم
خدا ازشون نگذره...امام زمان انتقام دلمو ازشون بگیره
@nazzgolllll