با سلام خدمت اعضا سایت توی سرچ کردن با این سایت آشنا شدم خواستم اینجا سئوالی مطرح کنم که شاید بتونید کمک کنید چند روزی خانم بنده قهرکرده و رفته خونه پدرش من دعوای زیادی باایشون نکرده بودم و روزدوم هم از ایشون عذرخواهی با پیامک کردم و ....ولی الان ۶روزه رفته چندبار دیگر هم بهش پیام دادم و .....ولی انگار نه انگار ازطرفی هم پدرش پشتشو گرفته و ....من موندم چکار کنم بخاطر پسرم نمیخوام کار به جای باریک بکشه ولی اون انگار نه انگار بخاطر چهارتا حرف گذاشته رفته واقعا یک دلم میگه پاشم فردا برم دادگاه تکلیفم رو با خودش و خانوادش مشخص کنم یک دلم میگه نه خوبی هم زیاد داشته و بچه داریم نمیدونم دوستان اگر امکان داره نظر بدهید کمک کنید ممنون
خانوما دل نازکن...والکی قهر نمی کنن شاید حرفت بد بوده از نظر اون و از نظر خودت چیز زیادی نیس، بعدشم با پیامک عذرخواهی نکن با هدیه برو خونه پدرش دنبالش و اینم نگو که بخاطر پسرتونه... اون پسر از وجود اون زنه شما زنت انتخاب خودت بوده اما پسرت نه...پس همسرت باید الویت باشه
اون میگه تو شوخی همه جا جوک میگی خوب منم بهش گفتم تو دختر داییم بودی از اولم میدونستی من شوخم چرا الان میگی میگه توی جمع برا اون همه آدم جوک گفتم میگه تو واسه فلانی و ....جوک گفتی!!!هرچی قسم میگم اون همه آدم اونجا گفتن فلان خاطره رو بگو ....نه تو صندلیت روبه روی فلانی و ...حالا خوبه کنار خودش نشسته بودم هرچی گفتم حرف خودشو زد منم گفتم قسم میخورم بازم حرف خودشو زد بحثمون شد منم گفتم حالا که اینطوریه به تو اصلا کار ندارم هرکار دلم بخواد میکنم جلو تو شوخی نمیکنم هر جا دلم بخواد شوخی میکنم بس که گیر میدی و .....بعدم تا شب باهاش حرف نزدم دیگه صبح دیدم رفته خونه باباش به خاطر چهارتا حرف
اون میگه تو شوخی همه جا جوک میگی خوب منم بهش گفتم تو دختر داییم بودی از اولم میدونستی من شوخم چرا الان میگی میگه توی جمع برا اون همه آدم جوک گفتم میگه تو واسه فلانی و ....جوک گفتی!!!هرچی قسم میگم اون همه آدم اونجا گفتن فلان خاطره رو بگو ....نه تو صندلیت روبه روی فلانی و ...حالا خوبه کنار خودش نشسته بودم هرچی گفتم حرف خودشو زد منم گفتم قسم میخورم بازم حرف خودشو زد بحثمون شد منم گفتم حالا که اینطوریه به تو اصلا کار ندارم هرکار دلم بخواد میکنم جلو تو شوخی نمیکنم هر جا دلم بخواد شوخی میکنم بس که گیر میدی و .....بعدم تا شب باهاش حرف نزدم دیگه صبح دیدم رفته خونه باباش به خاطر چهارتا حرف
اون میگه تو شوخی همه جا جوک میگی خوب منم بهش گفتم تو دختر داییم بودی از اولم میدونستی من شوخم چرا ال ...
:(( چ ربطی داره چون دخترداییت بوده میدونسته منم با پسرعموم نامزد شدم ولی نمیشناختم اخلاقشو یه مدت حرف زدیم دیدم خوشم نمیاد...بعدشم وقتی بت میگه جوک نگو خب چرا میگی؟ خودت اگه ی رفتاری دوست نداری اون انجام بده بدت نمیاد؟ خودتو بذار جای اون
به نظر من برو خونه داییت دلیل دعواتونو توضیح بده شاید زنت از طرف خودش دعوا رو تعریف کرده و داییت خودش بریده و دوخته.بعدشم با زنت منطقی صحبت کن شاید اونم یه چیزی دیده باشه که اونجوری قهر کرده باشه اولش حرفای اونو بشنو بعد خیلی اروم حرف خودتو بزن و توضیح بده که منظوری نداشتی نه اینکه با دعوا بگی هرکاری دلم بخواد میکنم اونم زنه و معلومه که دوست داره و روت حساسه میخواد توی جمع فقط توجهت به اون باشه.