2777
2789

سلام 

ما بدلایلی تابستون مجبور شدیم خونه مون رو عوض کنیم این وسط خونه ای رو پسند کردیم که خیلی بیشتر از وسعمون بود. پدر من ۵۰ میلیون کمک کرد ‌پدر شوهر هم همینطور در حالیکه هر دو طرف کارمند بازنشسته هستن منم طلاها رو فروختم و خلاصه با فروش ماشین و اپارتمان قبلی یه خونه خوب خریدیم که البته ۳۰۰ میلیون  وام مضاربه روش بود که قرار شد تعدادی فرش و وسایل دیگه هم کم کم بفروشیم وام رو پرداخت کنیم 

ادامه در کامنت

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب ؟!

کاربر جدید نیستم      زندگی خوابگاهیی باعث میشه خیلی چیز های عجیب برات عادی بشه مثلا من قبلا نمیدونستم حوله هم کپک میزنه ولی حوله ی هم اتاقیم کپک زد 😂  یه بار یادم رفته بود غذا رزرو کنم گرسنم بود یک کم ماکارانی از جمعه مونده بود یک کم هم برنج از ناهار دیروزم هر دوتاش کم بود با هم قاطی کردمشون گرم کردم خوردم  انقدر خوشمزه بود که الان هم که برگشتم خونه بعضی وقتها برنج رو با ماکارانی قاطی میکنم میخورم 😑😁      

نه بابا خوب کردی سیصد تومن روز به روز بی ارزش تره و خونه روز به روز با ارزش تر

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس  دوست عزیز لطفا متن امضاء من رو بخونید نی نی سایتی گرامی لطفا اگر با کامنتهای من مخالفتی داشتید احساستون رو کنترل کنید و من رو ریپلای نکنید مگر اینکه مستقیما شما رو مخاطب قرار داده باشم یا استارتر تاپیکی باشید که توش پست گذاشتم ، من مایل نیستم هیچ بحث و تبادل نظری با مخالفانم داشته باشم مگر اینکه خودم اعلام آمادگی کنم پس خودتون رو خسته نکنید و با اجتناب از هر بحث بیهوده ای در حق اعصاب و شخصیت من و خودتون لطف بزرگی بفرمایید

دیروز شوهرم نگران وامش بود امروز مادر شوهرم ظهری اومد اینحا و به شوهرم گفت زودتر به فمر باش که نخوای هر ماه سود بانک بدی اینم بگم مادر منمنگران همینه و مرتب همینو میگه که زودتر له فکر پرداخت وام باشید چون سود سالانه میره روش



بعد یه دفعه شوهرم قاطی کرد که به بابامامانت بگو من ندارم ۵۰ تومن اونا رو بدم گفتم بابا اون کمک بوده و مامانم هرگز حرفشو نزده 

گفت نه فلان شب گفته به فکر قرضتون باشید درحالیکه من میدونم منظور مامانم وام مضاربه بوده 

یهدفعهمادر شوهرم برگشت گفت شکر خورده

به عقیدده من پول را همین طور به شوهر ندهید زیرا توقعاتش زیاد میشود در قبال دادن پول سهم بیشتری از منزل دریافت کنید یا حداقل به او بگویید باید برگرداند.

ضمن این که پول را حتما از حساب خود به حساب شوهر واریز کنید که خدایی نکرده درگیری زیاد شد بتوانید امیدی برای پس گرفت از طریق قانون داشته باشید حتما چک یا سفته یا دست نوشته بگیرید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792