یه پیرمردی از فامیل که همون اوایل که کرونا اومده بود فوت شده بود؛اومد به خوابم
لباس های پاره پوره و رنگ کرم چرک پوشیده بود
منو با دوتا دست هاش گرفت و سرش و چسبوند بهم و ناله میکرد😨
یه چیزهای نامفهومی میگفت اصلا متوجه نشدم
انقدددر ترسیدم انقدر ناله هاش واقعی بود
میدونید تعبیرش چی میشه؟؟