شمام قبول دارین که خیلی هم نباید به گفته ی پدر و مادر اهمیت داد ؟ من خیلی پشیمونم واقعا هر کاری گفتن کردم اینجوری بشین اونجوری پاشو نرو بیرون اینکارو بکن اونکارو بکن شدم مترسک اوناهیچ کاری که خودم دلم میخاست نکردم حالا بعضی وقتا هم که به مادرم میگم تو اینجوری بی دست و پا و بی زبون بارم اوردی سه متر و نیم زبون داره میگه هیچ ربطی به من نداره تازه بچه های دیگرانو میبینم خیلی حسرت میخورم برای خودشون شخصیت دارن احترام دارن مادر منم همش منو پیش اونا بی ارزش میکنه با اینکه کوچیکتر از منن بهم میگه مثلا فلان کارو نتونستی بکنی از بس بی عرضه ای با اینکا همه ی دوستام بهم میگن واقعا زرنگم تو هر کاری نمیدونم ذاتم اینجور بود که به حرفای پدر و مادر خیلی احترام گذاشتم و به حرفشون عمل کردم بنظرم ادم نباید زیادم به حرف این و اون پیش بره اخرش واقعا پشیمونیه