یکساله بابرادرم قهرم.بخاطر دعوا و فحش زنداداشم به مادروپدرم. اوایل فکر میکردم بدون داداشم میمیرم ولی حالا میبینم زنده ام. داداشم ۱۴سال ازم بزرگتره و تقریبا مثل پدر بوده برام. هم خرجمو داده و بزرگم کرده هم کتکم زده و توهین کرده. پدرومادرم پیر بودن و داداشم افسار زندگیو بدست گرفته بود.حالا که یکسال از قهرم باهاش میگذره (پدرومادرمم باهاش قهرن) باخودم فکرمیکنم اگر به آشتی باشه که من چون کوچیکم باید پیشقدم بشم چون اون خیلی مغروره.از طرفی کتکهاش و ظلم هاش یادم میاد و میگم ولش.بذار به تلافی روزایی که منوخواهرامو کتک میزد و حرفاشو به کرسی مینشوند حالا پیش زنش خیط بشه و رفت وآمد نباشه به خونش و مراسمات(عیدو یلدا و...) تنها باشه. از طرفی قلبش مریضه میگم یوقت از غصه دق نکنه.اونموقع یعنی من طاقتشو دارم نرم مراسمش؟اگر برم باچه رویی؟ از طرفی میدونم و مطمعنم با آشتی و رفت و آمد دوبارهمیخواد جلو شوهرم برینه به هیکل من(من فمنیستم و اون آنتی فمنیست) میگه جلو زن من فمنیستی حرف میزنی پررو میشه. خلاصه که تو برزخم.یکساله هرشب خوابشو میبینم.شوهرم میگه توخواب جیغ میزنی و اسمشو صدامیکنی.دوست دارم آشتی کنم ولی بدیاش یادم نمیره.با ادامه قهر هم خودم دارم ذره ذره آب میشم.شیرده هم هستم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خوب مسلما باید اشتی کنی چون اخلاق اینو میگه بعد هم اگه از اخلاقش و بدیهاش نمیتونی بگذری کم رفت و امد کن و اینکه چون بزرگته یکم مراعات کن و دهن به دهنش نشو خوب هرکسی یه بدیهایی داره اما خوبی هم داره و باید بدیها رو بخاطر اون خوبیها گذشت کرد البته تو پیش قدم شو و بعد برادرت بره خدمت پدر ومادرت به نظرم
به اون دوست صمیمیت فکر کن که قرار بود توی لباس عروسی ببینیش اما حتی الان نمی دونه کجایی و چی کار می کنی. به اون رابطه ای فکر کن که قرار بود بی تو بمیره ولی بی خبر از تو داره خیلی راحت به زندگیش ادامه می ده. به اون آرزوت فکر کن که به خاطرش شمعهای تولدتو فوت میکردی اما الآن رویاهای دیگه جاشو گرفته. به این فکر کن به این فکر کن ما آدما قسمتی از سرگذشت همیم ولی قرار نیست همیشه باشیم. به این فکر کن همه چیز گذراست. نه اونی که از اول باهاش بودی الان پیشته و نه اونی که الان باهاشی از اول باهات بوده. این زندگی انقدر تورو بالا پایین میکنه، انقدر آدم تو زندگیت میاره و میبره که یاد بگیری تو تنها کسی هستی که همیشه پیشت میمونه. شاید زخم بخوری، حسرت بکشی یا حتی دلت تنگ بشه ولی هیچ وقت تموم نمیشی و قوی تر ادامه می دی، تو تنها کسی هستی که تا آخرش هستی، حواست به خودت باشه.🌹
عزیزم حتما برو پیشش و بغلش کن.بگو دیگه در مورد گذشته صحبت نکنیم.
رفت و امدت رو کم و رسمی کن.یعتی وقتی میری خیلی نمون.
در ضمن وقتی کنار هممید بحث سیاسی و اجتماعی و ... ممنوع.
باهم شوخی کنید از احوال هم بپرسید فقط.
من ب تمام ارزوهام میرسم...این ماه باردار میشم.سه قلو.میتونم چهرتون رو تصور کنم عشقای مامان😍😘پسرای من مطمئنم شبیه بابا هستید😍😘 دختر قشنگم مثل خاله زیبا و دوست داشتنی هستی😍😘😍😘دعا کنید بابایی ی شغل مناسب پیدا کنه.🌷از خدا بخواید ک بابا ب حرف من گوش بده.عزیزای دلم خوابتون رو میبینم.مثل فرشته ها میمونید😍پسرای قشنگم خاله خوابتون رو دیده 😍دست عابجی رو بگیرید و باهم بیاید تو دلم.این ماه منتظرتونم.میدونم ک میاید ،من و بابا عاشقتونیم😍😘😍😘😍😘
خوب مسلما باید اشتی کنی چون اخلاق اینو میگه بعد هم اگه از اخلاقش و بدیهاش نمیتونی بگذری کم رفت و امد ...
آخه دیگه اون دختر ضعیف توخونه ای نیستم.اونروز باخودم کلنجار رفتم.گفتم باید وکیل بگیرم و بابت کتکهاش شکایت کنم.دیه زخمهایی که به روح من زده رو بده بعد آشتی