چند ماهه ازدواج کردم شوهرم بیکار شده، تو خونه ایی زندگی میکنم نه حموم داره نه دستشویی، ما چه گناهی کردیم که باید اینجوری عذاب ببینیم، پس خدا کجاست که صدامو نمیشنوه😔😔😔😔 دیگه خسته شدم
پیرمرد موبایلش رو برد تعمیر کنه....بعد از مدتی تعمیرکار گفت:موبایلت سالمه پدر جان چیزیش نیست.....پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام بهم زنگ نمیزنن...
اسی منتظرم بهمون بگی همش شوخی بوده، اصن مگه خونه بدون دسشویی داریم، یا خونه بدون حموم، ...
اخه این خونه که استفاده میکنیم خونه برادر شوهرمه، نصفه ساخته بود کمی پول داشتیم تعمیر کردیم رفتیم زیرش، ولی پول دستشویی نداریم
پیرمرد موبایلش رو برد تعمیر کنه....بعد از مدتی تعمیرکار گفت:موبایلت سالمه پدر جان چیزیش نیست.....پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام بهم زنگ نمیزنن...
اسی من اصلا باور نمیکنم ینی بابات نیومده ببین خونت کجاست همینجوری جهاز ورداشتی بردی؟؟ ازدواح اولت ...
آره ازدواج اولمه، آخه چند ماه خونه پدر شوهرم بودیم بابام نمیدونه خونه خودمون دستشویی نداره آخه نگفتم بهشون🙁
پیرمرد موبایلش رو برد تعمیر کنه....بعد از مدتی تعمیرکار گفت:موبایلت سالمه پدر جان چیزیش نیست.....پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام بهم زنگ نمیزنن...
پیرمرد موبایلش رو برد تعمیر کنه....بعد از مدتی تعمیرکار گفت:موبایلت سالمه پدر جان چیزیش نیست.....پیرمرد با صدای غمگین گفت: پس چرا بچه هام بهم زنگ نمیزنن...