ما که هیشکی سراغمون نگرفت
فقط ساعت ۹ برادرشوهرم زنگ زد که غذاهای مونده از دیشبومیخواین چکار کنین خراب میشن😑😑😑
دوتایی قابلمه زدیم زیر بغلمون بردیم اونجا قابلمه قابلمه کردیم برای خونواده های نزدیک مث عمو و دایی اینا دادیم در خونشون که حیف نشه😑😑
انگار نه انگار اینا عروس دامادن😂🤣