دیگه خستتون نکنم بعد هشت روز بالاخره هفته پیش مرخصم کردن اما چه مرخص کردنی
تا اومدم خونه تهوع و استفراغ بارداریم به قدری زیاد شد ک زانو میزدم کف توالت دیگه از شدت درد و استفراغ همونجوری پهن میشدم تو دستشویی
سرفه هامم یکم چرکی شده بود ، یعنی خوابیدن و بیدار شدن برام شده بود عذاب ، توی تمام سر و گلوم بوی عفونت میپیچید انگار
یه چیز خیلی مهم بگم راستی
من تا قبل از اینکه تو بیمارستان برم حموم واقعا حالم بدبود ، به محض اینکه رفتم دوش گرفتم اومدم بیرون نصف علائمم رفت😐و واقعا حالم کلی بهتر شد ، هرچند ک اونجا اومدن تو اتاقم فهمیدن زیر دوشم پرستار از پشت در شروع کرد جیغ جیغ کردن ک اره ب چه حقی رفتی حموم و ممنوعه فلان
منم بی اعصاب😂مامانمم بی اعصاب تر
شستیم گذاشتیمش کنار
البته اونم داشت وظیفشو انجام میداد ولی خب حق نداشت باهام اونجوری حرف بزنه
مخصوصا اینکه من قبلشم ب خاطر لکه بینی استراحت مطلق بودم و حموم نرفته بودم
بدنم و موهام خیلی الوده بود حالم داشت ب هم میخورد