من خونم تهرانه خونه مامانم کرج،، بعد شوهرم اصلا راضی نمیشه من تن تن بیام خونه مامانم نمیزاره
بعد داداشم کار داشت اینجا اومد به من گفت میای بیام دنبالت خدایی قبلش گفت به شوهرت بگو اگه قبول کرد بیا بریم...
منم ساعت 2 بود زنگ زدم به شوهرم.، داداشم اینوره باهاش برم خونه مامانم اونم گفت نمیدونم با خودته میری برو الان از روزی که اومدم گوشیمو جواب نمیده
دفعه اولشم نیست من هر سری بیام خونه بابام اینا اینجوری میکنه بعد که میرم خونمون قیافه میگیره برام
الان خودمم پشیمونم که چرا اومدم کاش نمیومدم...
پیام شوهرمو میزارم ببینید چی گفته، چی بگم بهش بنظرتون