سلام.من عروس دوم هستم.یه جاری بزرگتر دارم.یکی کوچیکتر.حالا کوجیه الان عروسیشه.خانواده شوهرم برامخیییلی کم گذاشتن.خییلی و واقعا عقده شده برام.جالبه ندارمشون فقط برامن بود.ولی هم واسه بزرگه خوب خرج کردن..هم واسه کوچیکه ک الان عروسیشه.خلاصه.الان دیروز جهاز کشون داشتن.وهمسرمم چون شهر دوریم واسه شام همه رو وعده گرفت بماند چقدر اذیت شدم.ظهرم جاری بزرگه همرو دعوت کرود.
حالا من واقعا نمیتونم تحمل کنم و خیلی گریه کردم.جطور شد واسه من همش ندارم بود واسه این میلیوونی خرج میکنن..اینا بکنار چرا انقدر تورفتاراشون فرق میزارن..عصری..مادرشوهرم مرغی ک دیشب جلو راه اونا کشته بودو گفت شما ببرین.مرغی که باامشب دوشبه بیرونه.منم واقعا بهم برخورد.به همسرم گفتم