امضامو تااخر بخون😁کبوتر با کبوتر باز باران با ترانه میخورد بر بامش بیش برفش بیشتر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور خربزه با پوست موزو میندازی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره !! بیا یه بازی 😁 ریپلای کن بگو چه امضای باحالی داری اونوقت یه نفر نظرتو میخونه و میاد امضای منو ببینه و میبینه خبر خاصی نیست. در واقع ما موفق شدیم یکیواسکل کنیم😂😂
ولی بعضیا آنقدر بی شعورن معذرت خواهی هم بلد نیستند😡
یک عمر برای آن چیزی که میخواستی دست و پا میزنی... تا اینکه آخر یه روزی بهش میرسی... بعد،به خودت مینگری و می بینی یک عمر را زندگی نکرده ای... حال جای زخم و شکستگی هایت را چطور می خواهی ترمیم کنی... 💔یک عمر دیگر را از کجا می خوای برای ترمیم زخمات پیدا کنی... خیلیا زخمی از این دنیا رفتن شاید اینو ندونی💔
۲۵ مرداد ۱۴۰۰ نحس ترین روز زندگی من بود … روزی که از خواب پاشدم گفتم صبحانه بخورم به بابا زنگ بزنم حالشو بپرسم اما …. گفتن یتیم شدی … بدبخت شدی …. دیگه زندگی برام تموم شد … همون روز همون ساعت من مردم … لطفا برای پدرم و ارامش خودم یه صلوات بفرستید 😔😔😔 خیلی زیاد محتاجم ….