یک ساله مامانش فوت کرده بعد امروز سالگردش بود گفتم چرا تنها رفتی؟همین شد شروع دعوا...برکشت بهم گفت من همه چیزم مامانم بوده..نباید از خونه درمیومدم ..منم گفتم پس چرا اومدی منو گرفتی که از مامانت دور بشی؟...هیچی نگفت...خیلی ناراحت و عصبیم..خیلی...۴۰ روزه دارم قرص افسردگی میخورم امروز بد عصبی شدم تا امروز تو این ۴۰ روز به این شدت عصبی نشده بودم...حالم بده..نتونستم پیشش بخوابم جامو جدا کردم...
جوانه میزنم 🌱به روی زخم بر تنم فقط به حکم بودنم ک من زنم،زنم،زنم،...چو هم صدا شویم و پا به پای هم رویم و دست به دست هم دهیم و از ستم رها شویم،🤍جهان دیگری بسازیم از برابری به هم دلی و خواهری جهان شاد و بهتری، نه سنگ و سارها،نه پای چوبه دارها نه گریه های بارها،نه ننگ و عارهاا..جهان دیگری بسازیم از برابری به هم دلی و خواهری جهان شاد و بهتری😍😍😍❤❤❤
عزیزم داغ مادر دیده تو اخلاقش تاثیر گذاشته شما گذشت کن تا مشکلتون حل شه الان پیش همدیگه باشین هم همسرت آرامش میگیره از شما هم تنهایی اعصاب شما خورد نمیشه❤