یه حالی ام😔، دوس نداشتم ببینه گرچه تا الانش بعد دیدن برخوردش بهتر شده اما خب نمیدونم چرا نمیخواستم ببینه، سالها پیش حدود 20 سال پیش ازدواج کردم تو سن کم البته عقد کردیم ولی نرفتیم سر خونه و زندگی مون، بعد 6 سال جدا شدیم به خواست من چون اون شرایطی که میخواستم نتونست برام فراهم کنه خیلی هم صبر کردم اما نشد که نشد، موقع جدایی گفت دنیا رو هم بگردی نمیتونی یکی رو پیدا کنی که مثل من دوست داشته باشه اینو شک نکن... خیلی خیلی دوسم داشت، حالا عکس های اون موقع تو یه هارد یک ترا اکسترنال ریخته بودم اما چون آداپتورش گم شده بود بیش از ده سالی بود که نتونسته بودم ببینم توش چه خبره و یادم رفته بود اصلا، شوهرم الان کارش کامپیوتره و تو این چیزا مهارت داره، اون رفتم خونمون و گویا تو خونه تنها بوده این هارد رو دیده و یه جورایی راش انداخته و گویا عکس ها و فیلم ها رو هم دیده 😔😔، اما به من گفت ندیدم گفت هارد لازم دارم رفتم راش انداختم و برو خودت تو تنهایی خودت هر چی رو خواستی پاک کن من کاری ندارم
دید که دید مهم نباشه .
نمیتونی که گذشت رو پاک کنی . بی خیال
هاردو‌مینداختی دور شما که دوست نداشتی ببیننش
بد کاری کرده ...
گیر نده بهش راجع بهش حرف بزنی فکر میکنه خبریه
رفتار شوهرت خوب بوده چرا ناراحتی
شوهرت چه خوب کنار امده😂😂 عب نداره دیگه اتفاقه اونم مال گذشتس
ناراحت نباش گاهی برا مردا لازمه شک عاطفی
ببینه عزیزم ,شما که چیزی رو پنهون نکردی
افرین که ب روی خودش نیاورده
چ همسر خوبی قدرشو بدون
مهم نیست،چیزی نشده که
موقع پاک کردن هی سرک میکشید و میگفت دوس دارم ببینم منم نمیخواستم ولی بعضی هاشون دید و گفت چه زندگی با کلاسی داشتین با اینکه ده 15 سالی گذشته، حقته این زندگیت خیلی بهتر باشه که افسوس گذشته ات نخوری، و اون که اینقدر دوستت داشته نباید ازش جدا میشدی!!! منم گفتم مگه تو منو دوس نداری؟ گفت چرا مگه نمیبینی...
نگه داشتن اون عکس و فیلم ها کار درستی نبوده، ممکنه الان که دیدشون نسبت بهت بددل شه فکر کنه هنوز دوستش داری، به همسرت بگو فراموش کرده بودم چنین چیزی دارم و پاک کن جلو چشم خودش
همسرم قبل من ب یه نفر علاقه داشتن منم عکساشونو دیدم تا مرز نابودی رفتم الانم یادم اومد باز بهم ریختم خوشبحال همسر شما اینقد خوب تونسته خودشو کنترل کنه
چندسالته؟
چندساله ازدواج کردی
بیست سال گذشته اصن مهم نی