2777
2789
عنوان

شده تاحالا دلتون واسه کسی که قبلا دوسش داشتین تنگ بشه😥

| مشاهده متن کامل بحث + 396 بازدید | 26 پست
کار درستی نکردی عزیزم رابطه ای ک تموم شده از سرگیری دوباره اونم ب این روش کار درستی نیس .. بازی با آ ...

عزیزم من فقط دلم خواس بدونم چیکار میکنه وگرنه عاشقش نیستم نبودم و نیستم ولی جون خیلی دوسم داشت بعضی وقتا ب یادش میفتم

پشیمون نمیشم من ولی دلم میگیره ک یکی ک اونقد دوسم داشت از دست دادم خیلی دلم میگیره

عزیزم توی زندگی و روال عادی اون جریاناتی پیش میاد که دوست داشتن کمرنگ میشه .. چ بسا ک اگر بااون آقا هم ازدواج میکردی روی دیگری ازشون میدیدی.. پس خاهش میکنم حتی اجازه نده توی فکرت هم بیاد و اینجور مقایسه ها عادلانه نیس چون فقط قسمت گل و بلبلش می بینی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وقتی باهمسرت به مشکل برمیخوری پشیمون میشی که چراانتخابش نکردی

پشیمون نع ولی میگم شاید غ

آه اون منوگرفته زندگیم الان اینه 

میگم شاید اگ میموندم باهاش زنذگی بهتری داشم


یه صلوات میفرستی برام🙏🙏...... من خدایی دارم مثل گلبرگ شقایق زیباست ... درد هرچقدر بزرگ باشه خدا بزرگتره .... خدا وقتی تورا می آفرید حواسش به آرزو های من بود تو شدی همان آرزوی من 😍😍😍ایشالا برسه اونروزی که نی نی دار بشم 😍😍😍.         روز تعطیله و مشغول تمیز کردن خونه هستم. تصمیم میگیرم سر و سامونی به کمد لباسام بدم. در کمد رو که باز میکنم چشمم میوفته به لباسهای مهمونیم. یه دفعه یادم میوفته که کم مونده یه سال بشه که هیچکدومشون رو نپوشیدم. کفشها و کیفهایی که از بیشترشون مدتهاست هیچ استفاده ای نکردم. کابینتها رو که میخوام تمیز کنم  چشمم به ظرف و ظروفی میفته که یه ساله هیچ غذایی دلشون رو گرم نکرده.مبلهایی که یه ساله رومبلیشون کنار نرفته تا پذیرای حضور گرم عزیزی بشن. باورم نمیشه که مدتهاست مثل خیلی ها هیچ مهمونی نداشتیم و هیچ جایی مهمونی نرفتیم. یه ترسی دلمو چنگ میزنه.نکنه عادت کنیم؟؟؟عادت کنیم به خلوت خونه هامون، به تنهاییمون، به سکونمون و به سکوت. از عادت میترسم، همون که  اوریانا فالاچی میگه بی رحمترین سَمّیه که میتونه اسیرت کنه، که به هر شرایطی سر خم کنی. نکنه عادت کنیم به بی خبری از هم. به بی عشق ماندن، به بی دوست ماندن..  با خودم فکر میکنم شاید مرگ بدترین پیامد پاندمی کرونا نباشه، شاید اگر کرونا کمی بیشتر طول بکشه تو دنیای پساکرونا بیماری تنهایی و مردم گریزی چنان تو سلولهامون رخنه کنه که با هیچ واکسنی ایمنی پیدا نکنیم.از ته دل دعا میکنم قبل از یخ زدن دلامون، از این ویروس ویرانگر نجات پیدا کنیم که زندگی بی دوست داشتن، بی رفت و آمد، بی دید و بازدید، بی حضور انسانها، بی امید دیدار به هیچ نمی ارزه.به قول شاملو  "سالیان بسیار نمی‌بایستدریافتن راکه هر ویرانه، نشان از غیاب انسانی ست،که حضورِ انسانآبادانی‌ست".
حرفات خیلی قشنگ بود

ممنون گلم .. اما این تفکر که آه اون منو گرفته و اگ با اون بودم فلان طور بود .. این تفکر دقیقا تَبَری هست که میتونه به ریشه ی زندگیت ضربه وارد کنه.. من از زندگیت خبرندارم اما با این اما واگرهای پوچ فرصت زندگی قشنگی ک میتونی بسازی رو از خودت میگیری.. فقط کافیه به این فکر کنی خدا بهترین هارو برات خاسته یا برات کنار گذاشته

اره تنگ میشه مخصوصا که مافامیل هم هستیم دوسال هم دوست بودیم ولی خونواده ام نذاشتن گفتن بمیری هم به فامیل دخترنمیدیم پسرعمه ام بودش

  دخترگلم 1400/8/2ساعت23:55به دنیااومد تواون لحظه براسبزشدن دامن همه منتظرادعاکردم

اره حس اولت هیچوقت فراموش نمیشه یه گوشه از ذهنت هک میشه حتی اگه اشتباه محض باشه

یه وقتا بیرون از خودت دنبال یه چیزی می‌گردی. اما نمی‌دونی چی. یه اتفاق، یا یه نفر، یا یه چیز؛ یه چیز که باید، که قراره حالتو خوب کنه. یه حس انتظار عجیب داری تو هر لحظه. اصلا شایدم ندونی با اون اتفاقه قراره حالت خوب شه یا نه، اما میدونی که منتظر یه چیزی هستی.کاش زودتر پیداش شه، تموم شه این انتظار❤🍀     
اره حس اولت هیچوقت فراموش نمیشه یه گوشه از ذهنت هک میشه حتی اگه اشتباه محض باشه

دوست عزیزم باهاتون موافق نیستم .. تجربه ی اول من بعد از چارپنج سال ونسبت فامیلی خیلی نزدیک ب طوری ک هفته ای یک بار اسمش میشنوم به دلیل این ک اشتباه محض بود .. برای من کاملا فراموش شده خداروشکر

دوست عزیزم باهاتون موافق نیستم .. تجربه ی اول من بعد از چارپنج سال ونسبت فامیلی خیلی نزدیک ب طوری ک ...

الان واسه منم یه جورایی فراموش شدس ولی اقوام نزدیک هستیم وقتی میبینمش خب یاد اون موقع ها میوفتم، ما باهم تو رابطه بودیم

یه وقتا بیرون از خودت دنبال یه چیزی می‌گردی. اما نمی‌دونی چی. یه اتفاق، یا یه نفر، یا یه چیز؛ یه چیز که باید، که قراره حالتو خوب کنه. یه حس انتظار عجیب داری تو هر لحظه. اصلا شایدم ندونی با اون اتفاقه قراره حالت خوب شه یا نه، اما میدونی که منتظر یه چیزی هستی.کاش زودتر پیداش شه، تموم شه این انتظار❤🍀     
الان واسه منم یه جورایی فراموش شدس ولی اقوام نزدیک هستیم وقتی میبینمش خب یاد اون موقع ها میوفتم، ما ...

ماهم ب مدت ۵سال توی رابطه بودیم .. برادرشوهر آجیمه و پسرعموم .. خلاصه از هرجهت نزدیک .. اما اونقدر بدی هاش رو یادآوری کردم ب خودم ک وقتی اسمش بیاد فقط همون لحظه تو ذهنم میاد اما شاید یک دیقه بعدش انگار نه انگار.. البته دوسال گذشته تا ب این مرحله رسیدم مسلما اون اوایل خاطره های خوب اذیت میکردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز