بعله دستشون پیچ خورده بود که نگو شکسته بود بعد روز عید نوروز بود هیچ جا عکس ننداختن مام اون زمون ماشین نداشتیم نتونستیم ببریم خصوصی عکس بگیره بعد مادرمم گفت فکر کنم فقط پیچ خورده زیاد درد نداره که با دارو گیاهی بستیم عطاری داده بود گفته بود یک هفته دست نزنید بهش یک هفته مونده بود توش مامانم هی میگفت سوختم سوختم بابام میگفت خوب شده دیگه بخاطرهمونه بعدش باز کردیم دیدیم کل مچ دستش سوخته که استخوناشم زده بیرون زودی بریم مطهری ۳ سال رفتیم اومدیم ۲ بار عمل کردن از رون پاش کندن از هر دو پاش منم متاهل بودم باهاشون میرفت ولی دیگع مجبور شدیم ماشین بخریم بخرید یه ماشین لزینگی چون واقعا رفت و امد سخت بود بعد مامانم چون از رونش کنده بودن اصلا نمیتونست راه بره با ویلچر اینور اونور میکردیمش دوران سختی بود مامانمم وزنش زیاده هفته ای یک دفعه بابد میرفتیم میومدیم برای تعدیض پانسمان ۸۰ تا منگنه خورده بود هر سری دوتا دوتا میکندن بیچاره مامانم چقدر درد کشید واقعا بعد از منگنه ها یه دستکش مخصوصا باید میگرفت گوشت اضافه نده گرفتن اوکی شد ولی معلومه اون قسمت که پوستش فرق داره دستشم کج شد دیگه کلا شکستگی از ذهنمون خارج شد دستش کج جوش خورد مقصرم همش بابام بود