بچه ها نمیدونم چرا اصلا احساس کردم این تاپیکو بزنم
ولی حس خوبی دارم امروز تولدم بود
شوهرم راننده کامیون و شیش ماهه ازدواج کردیم وقتی میره دو سه روز طول میکشه اینبار خیلی سخت تو برف و بارون خودشو زودی رسوند امشب رسید
الان کنارم خوابیده خیلی دوسش دارم عطر تنشو انقد بو کردم که دماغم پرشده نگاش میکنم صدا نفساش خیلی قشنگه
دیوونه نشم خوبه خدا سایفون از سرم کم نکنه خیلی زحمت کشه دیروز زنگ زد گفت غم و غصه به دلت راه ندیا قول میدم تولدت اونجا باشم
اینحا کی داریم عاشق باشه؟