2777
2789
عنوان

زن بابا

| مشاهده متن کامل بحث + 1089 بازدید | 44 پست

غذا هم نمیداد فقط غذا های مونده برادرم طبقه بالا بود گاهی میفرستادم اونجا ولی انقد برادرم کثیف بود که از نظر جنسی اذیتم میکرد دو بار که به زن بابام گفتم زن بابام با برادرم دعوا کرد یه روز داشتم ما کارانی میپختم تعدادمون خیلی زیاد بود به زنداداشم گفتم بیا کمک گفت میخوام کوفت بخورن و رفت تو اتاق داشتم میپالوندم که یه یکی از پسرا اومد زیر دستم و سوخت رفتم طبقه بالا به زنداداشم گفتم گفت به من چه در تمام این مدت دوست های مامانم تنها کسایی بودن که هوامو داشتن بهشون گفتم اومدن کمکمبعد از اینکه زن بابام اومد بشقاب رو شکوند تو سرم و مفصل زدم وقتیم گفتم به زنداداش گفتم نیومد زنداداشم انکار کرد ولی دیگه باهام کاری نداشت انگار میدونست بی تقصیرم

بعد مدت ها خواهرم اومد و من وبرد بیرون من سرم قارچ کرد بود و یه راستبردم دکتر مدتی هم که پیشخواهرم بودم شوهرش منو اذیت میکرد بهم میگفت سکینه مرد میگیرمت وقتی برگشتم خونه دوبار یه دل سیر کتک خوردم بعد زدن من رفت خونه خواهرم و گیس وگیس کشی شد و بچش رو سقط کرد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من از نه سالگی خواستگار داشتم ولی چون ناف بریده بودم شوهر نمیدادنم خدا خواست و عمم نذاشت با اونی که ناف بریدشم عروسی کنم 18سالگی قرار شد با یکی نامزد کنم که طرف پولدار بود همه چی حاضر بود من پسرر و ندید بودم در اصل هیچ کدومو ندید بودم سر سفره نامزدی زنگ زدن و گفتن پسر حالش بد شد و من فهمیدم بخاطر مال ومنال خواست من و بده بهشون چون از مریضیش خبر داشت

سال بعد برام یه خواستگار اومد و به زور پسر دایی هام تونستم با خواستگارم حرف بزنم من خوشم اومد و نامزد کردیم در کل یه هفته بود که طلا ها رو پس فرستاد اخه شوهرم دوتا برادر نا تنی داشت که به هرز گی مشهور بود ولی انقد واسته فرستاد تا همچی درست شد و سریع عقد کردیم تو اون مدت همش یه دلیل برای بهم زدن پیدا میکرد یه سال عقد بودیم

با اینکه فقیر بود اما انچنان عروسی گرفت که همه هنگ کردن همش بخاطر جاریام بود بعد داخل یه اتاق که بالای یه پرتگاه بود زندگی مون رو شروع کردیم شوهرم یه کمد یخچال و فرش داشت اخه همه برادراش از همین اتاق شروع کردن بهدنه ماه من حامله بودم که دو باره به نحوی ازیتم میکرد که. من به زنداییم گفتم و اونجور که حقش بود شستش بعد اونموقع همچی فرق کرد رابطمون بهتر شد با زن بابام من خیلی خوشحال بودم که مادر شوهرم بهترین عروسارو گرفت یعنی از همه اقوام خوزستان عروس داشت

به ترتیب غلامرضا بختیاری عبد رضا شوشتری علیرضا عرب احمد رضا دزفولی محمد رضا لر محمود رضا اهوازی وخود رضا که شوهر من باشه ترک هیچوقت باهم مشکلی نداشتیم مثل خواهر بودیم مادر شوهرم یه داماد داشت که به جرعت میگم بهترین داماد بود حالا بچه های من به زن بابام میگن مامانجون و منم بهش میگم مامان همه چی فرق کرد واقعا مثل یه خونواده ایم ولی من هنوز بهش اعتماد ندارم همه برادر شوهرام یا بهتر بگم جاریا از هون اتاق به دو تا خونه و ماشین رسیدن ما هم الا دو تا خونه داریم و یه ماشین و سه تا بچه

بوگو دیگه😥

مامانم میگه پاشو برو نون بگیر میگم من امروز تولدمه نباید کار کنم😌میگم مامان شام چی داریم؟؟!میگه منم امروز زاییدم نباید کار کنم😎...راس میگه خب چی بگم😐🖤*******هر وقت یکی تو مسیج دیر جوابمو بده منم تایمر میزارم همونقدر دیر جواب میدم😌#کینه_ای_باشیم😌******* آدمای اطرافت هرچقدرم که بد بودن یا بد میشن؛تو بد نباش(ببخش اما فراموش نکن) *******هر موقع یکی یه بدی در حقت کرد نگو خدا جوابشو بده ، خدا مهربونه میبخشه ...خودت پوستشو بک‌ن👌🏼🤗

احساس میکنم زن بابات خیلی اِفریطه اس

مامانم میگه پاشو برو نون بگیر میگم من امروز تولدمه نباید کار کنم😌میگم مامان شام چی داریم؟؟!میگه منم امروز زاییدم نباید کار کنم😎...راس میگه خب چی بگم😐🖤*******هر وقت یکی تو مسیج دیر جوابمو بده منم تایمر میزارم همونقدر دیر جواب میدم😌#کینه_ای_باشیم😌******* آدمای اطرافت هرچقدرم که بد بودن یا بد میشن؛تو بد نباش(ببخش اما فراموش نکن) *******هر موقع یکی یه بدی در حقت کرد نگو خدا جوابشو بده ، خدا مهربونه میبخشه ...خودت پوستشو بک‌ن👌🏼🤗
به ترتیب غلامرضا بختیاری عبد رضا شوشتری علیرضا عرب احمد رضا دزفولی محمد رضا لر محمود رضا اهوازی وخود ...


بسلامتی بعد ازکلی سختی الان راحت شدی هم زندگی خانوادگی و هم پدری . خوش باش عزیزم 

من اینارو گفتم که بگم تو زندگی ادمایی هستن که زندگیتو خوب میکنن بعضیا هم بد میکنن شمایی که سنتون کم و میگید مشکل دارم جای من بودید چکار میکردید در ضمن همه برادر شوهرام کار گرن

من نفهمیدم چرا زن بابات یهویی باهات خوب شده دیکه؟؟؟

مامانم میگه پاشو برو نون بگیر میگم من امروز تولدمه نباید کار کنم😌میگم مامان شام چی داریم؟؟!میگه منم امروز زاییدم نباید کار کنم😎...راس میگه خب چی بگم😐🖤*******هر وقت یکی تو مسیج دیر جوابمو بده منم تایمر میزارم همونقدر دیر جواب میدم😌#کینه_ای_باشیم😌******* آدمای اطرافت هرچقدرم که بد بودن یا بد میشن؛تو بد نباش(ببخش اما فراموش نکن) *******هر موقع یکی یه بدی در حقت کرد نگو خدا جوابشو بده ، خدا مهربونه میبخشه ...خودت پوستشو بک‌ن👌🏼🤗
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792