من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
♥️♥️خدای مهربونم ممنونم که حاجتمو دادی ♥️♥️ آدما کلا چهار دستن یا ممد یا فاطی یا زهران یا علی😐 بقیه دوستای اینان. 😑😑 یه بار هم تو اتوبوس جامو به یه پیرزن ندادم بالا سرم وایساده بود نگا معنا دار میکرد، منم موقع پیاده شدن میلنگیدم که عذاب وجدان بگیره😬🤪