پسرخواهرشوهرم گف یه کاری ازت میخام میشه کمک کنی و نه نگی گفتم بگو گف میتونم دوس دخترمو بیارم خونتون یه چن ساعتی،شوهرم یه شهردیگه کار میکنه.گفتم شوهرم بفهمه خیلی ناراحت میشه حتی خونواده تو بفهمن گف نمیزارم بفهمن یکاری کن.چجوری بهش بگم نه.قدرت نه گفتن ندارم دو روزه استرس گرفتم
بگو مادرم داره میاد خونم امکان پذیر نیست
وا خوبه خجالتم نمیگرده مرتیکه دنبال مکان میگرده
با صراحت و روی بد بگو ن
سوار گردنت میشه ها
بگو بیاری که چی بشه؟ دوتایی تنها باشن یا شمام باشی؟
بگو نمیتونم به شوهرم دروغ بگم شرمندم اونجوری نمیتونم تو چشاش نگاه کنم دست خودم نیست
بگو شوهرم خونمون دوربین گذاشته :)))
بگو عزیزم شرمنده خونه ی من خونه مبله و هتل نیست !
وا چ توقعی داره
خیلی راحت بگو ن نمیتونم از شوهرم چیزی پنهون کنم بگو نمیشه
از الان رو بدي بيچاره اي بگو نه من نميتونم اين كار و كنم همين اصلا هم زشت نيست
نه گفت را يادبگيريم
خدایی نکرده تواون چندساعت ی اتفاقی بیوفته دیگه نمیگن مقصرپسرس میگن تومقصری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
