2777
2789
عنوان

خیلی ناراحت شدم بچه ها

297 بازدید | 35 پست

بچه ها با شوهرم عصر رفتیم خرید.مامانم چندروزه با گوشیش ی کتاب میخونه،برای مامانم کتاب رو خرید. ک مثلا خوشحالش کنه، همین ک اومدیم خونه بابام گفت این ک بدرد نمیخوره این ترجمه مسخرس من اینو خودم دیدم نخریدم و کلی تو ذوقش زد حالا هم طفلی نشسته ی گوشه، اونوقت عروسمون ی کیک پخته آورده کلی براش ذوق میزند و به به چه چه میکنه، نمی‌دونم چیکارکنم دلم برا شوهرم میسوزه هنوزم بروش نیاوردم،ما خونمون ی شهر دیگست دلم میخواد برگردم 😣

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شاید عمدی نگفتن ولی کارشون زشت بوده 

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔

حق داری من بودم همونجا طرف داری میکردم فردا ببر کتاب و بر گردون بگو هدیه گرفته بودم داشتن به جاش چیز دیگه بگیر همم مادرتون باید اونجا طرف داری میکرد

هر مشکلی حداقل دو راه حل داره. یک سکوت. دو گذر زمان. 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792