سلام و عرض ادب،من ی دختر مجردم که از بچگی دچار اضطراب و وسواسم،سال های زیادی از عمرم به واقع هدر رفت،در طی این سال ها روزهایی بوده که به بن بست فکری رسیدم و فکر کردم همه خونه زندگیمون نجس شده و دنیا رو سرم خراب شده ، تو این مریضی ی وقتا همه چیز از کنترل خارج میشه و اونوقته که درمانده ترین انسان رو زمین میشی،حدود سه سال پیش رفتم پیش روانپزشک بهم داروی سرترالین داد که روزای اول مصرف رفتم اون دنیا و برگشتم،چند وقتی که گذشت داروها بیخیالم کرده بود ،و من وسواس هامو داشتم اما راحت از کنارشون میگذشتم تا اینکه سه ماه پیش که قرصام تموم شده بود تنبلی کردم نرفتم بگیرم ی روز به خودم گفتم من که حالم خوبه پس دیگه میزارمش کنار ،ی دوماهی خوب بودم تا اینکه بعد ی مسافرت به کل ی آدم دیگه شدم خیلی حرکاتم کند شده بود ،سعی کردم خودمو کنترل کنم اما روز به روز انگار مثل قبل حوصله تشریح مساعل رو برای خودم نداشتم آخه قبلنا که دارو استفاده میکردم مساعل وسواسیمو با توجیه خودم حل میکردم ،سرتونو درد نیارم که یهو دیدم شدم ی آدم مثل مجسمه که هیچ کاری نمیتونم بکنم ،دوباره رفتم پیش پزشک و حالا چند روزیه داروهامو میخورم بگذریم که عذاب جهنمو کشیدم ،حالا سوالی که تو ذهنم ایجاد شده اینه که نکنه دوباره ی روز که داروهاموبزارم کنار همه چیز برگرده ،و اینکه ی مسعله دیگه که هست البته شاید خرافی بنظر بیاد من قبل از اینکه انقد بهم بریزم رفتم شهرستان اونجا زن داییم ازم پرسید وسواست خوب شده و با تعجب بهم نگاه میکرد که انقدر حالم خوبه ،از وقتی که برگشتم به کل ی آدم دیگه شدم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.