2777
2789
عنوان

کیا شوهرشون خونه نیست تنهان

| مشاهده متن کامل بحث + 357 بازدید | 39 پست
میترسی؟

همش فکرم میره سمت تنها بودنم

یه صلوات میفرستی برام🙏🙏...... من خدایی دارم مثل گلبرگ شقایق زیباست ... درد هرچقدر بزرگ باشه خدا بزرگتره .... خدا وقتی تورا می آفرید حواسش به آرزو های من بود تو شدی همان آرزوی من 😍😍😍ایشالا برسه اونروزی که نی نی دار بشم 😍😍😍.         روز تعطیله و مشغول تمیز کردن خونه هستم. تصمیم میگیرم سر و سامونی به کمد لباسام بدم. در کمد رو که باز میکنم چشمم میوفته به لباسهای مهمونیم. یه دفعه یادم میوفته که کم مونده یه سال بشه که هیچکدومشون رو نپوشیدم. کفشها و کیفهایی که از بیشترشون مدتهاست هیچ استفاده ای نکردم. کابینتها رو که میخوام تمیز کنم  چشمم به ظرف و ظروفی میفته که یه ساله هیچ غذایی دلشون رو گرم نکرده.مبلهایی که یه ساله رومبلیشون کنار نرفته تا پذیرای حضور گرم عزیزی بشن. باورم نمیشه که مدتهاست مثل خیلی ها هیچ مهمونی نداشتیم و هیچ جایی مهمونی نرفتیم. یه ترسی دلمو چنگ میزنه.نکنه عادت کنیم؟؟؟عادت کنیم به خلوت خونه هامون، به تنهاییمون، به سکونمون و به سکوت. از عادت میترسم، همون که  اوریانا فالاچی میگه بی رحمترین سَمّیه که میتونه اسیرت کنه، که به هر شرایطی سر خم کنی. نکنه عادت کنیم به بی خبری از هم. به بی عشق ماندن، به بی دوست ماندن..  با خودم فکر میکنم شاید مرگ بدترین پیامد پاندمی کرونا نباشه، شاید اگر کرونا کمی بیشتر طول بکشه تو دنیای پساکرونا بیماری تنهایی و مردم گریزی چنان تو سلولهامون رخنه کنه که با هیچ واکسنی ایمنی پیدا نکنیم.از ته دل دعا میکنم قبل از یخ زدن دلامون، از این ویروس ویرانگر نجات پیدا کنیم که زندگی بی دوست داشتن، بی رفت و آمد، بی دید و بازدید، بی حضور انسانها، بی امید دیدار به هیچ نمی ارزه.به قول شاملو  "سالیان بسیار نمی‌بایستدریافتن راکه هر ویرانه، نشان از غیاب انسانی ست،که حضورِ انسانآبادانی‌ست".
شما چکار میکنید نمی ترسید ؟؟؟ منم خودم شبا خییییییلی غز تنهایی می خوابم من از دزد و جن می ترسم بخصوص ...

من تا ساعت_۳ ۲بیدارم بچه هام ۱اینا میخوابن! در کوچه وهال رو قفل میکنم.برق یکی از اتاقهارو روشن میزارم یه حدیث کساء هم میخونم با آیت الکرسی  



الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من فک میمردم فقط من اینجوریم من همه درهارو میبندم هیم به در نگا میکنم در اتاق ببینم کسی یا چیزی نیس! ...

منم دقیقا🤦

یه صلوات میفرستی برام🙏🙏...... من خدایی دارم مثل گلبرگ شقایق زیباست ... درد هرچقدر بزرگ باشه خدا بزرگتره .... خدا وقتی تورا می آفرید حواسش به آرزو های من بود تو شدی همان آرزوی من 😍😍😍ایشالا برسه اونروزی که نی نی دار بشم 😍😍😍.         روز تعطیله و مشغول تمیز کردن خونه هستم. تصمیم میگیرم سر و سامونی به کمد لباسام بدم. در کمد رو که باز میکنم چشمم میوفته به لباسهای مهمونیم. یه دفعه یادم میوفته که کم مونده یه سال بشه که هیچکدومشون رو نپوشیدم. کفشها و کیفهایی که از بیشترشون مدتهاست هیچ استفاده ای نکردم. کابینتها رو که میخوام تمیز کنم  چشمم به ظرف و ظروفی میفته که یه ساله هیچ غذایی دلشون رو گرم نکرده.مبلهایی که یه ساله رومبلیشون کنار نرفته تا پذیرای حضور گرم عزیزی بشن. باورم نمیشه که مدتهاست مثل خیلی ها هیچ مهمونی نداشتیم و هیچ جایی مهمونی نرفتیم. یه ترسی دلمو چنگ میزنه.نکنه عادت کنیم؟؟؟عادت کنیم به خلوت خونه هامون، به تنهاییمون، به سکونمون و به سکوت. از عادت میترسم، همون که  اوریانا فالاچی میگه بی رحمترین سَمّیه که میتونه اسیرت کنه، که به هر شرایطی سر خم کنی. نکنه عادت کنیم به بی خبری از هم. به بی عشق ماندن، به بی دوست ماندن..  با خودم فکر میکنم شاید مرگ بدترین پیامد پاندمی کرونا نباشه، شاید اگر کرونا کمی بیشتر طول بکشه تو دنیای پساکرونا بیماری تنهایی و مردم گریزی چنان تو سلولهامون رخنه کنه که با هیچ واکسنی ایمنی پیدا نکنیم.از ته دل دعا میکنم قبل از یخ زدن دلامون، از این ویروس ویرانگر نجات پیدا کنیم که زندگی بی دوست داشتن، بی رفت و آمد، بی دید و بازدید، بی حضور انسانها، بی امید دیدار به هیچ نمی ارزه.به قول شاملو  "سالیان بسیار نمی‌بایستدریافتن راکه هر ویرانه، نشان از غیاب انسانی ست،که حضورِ انسانآبادانی‌ست".
تنها بودن که ترس نداره فکرتو آزاد کن

همون بی دلیل فکرم درگیر میشه شوهرم میگ دقیق بگو از چی میترسی میگم نمیدونم ک بی دلیل

یه صلوات میفرستی برام🙏🙏...... من خدایی دارم مثل گلبرگ شقایق زیباست ... درد هرچقدر بزرگ باشه خدا بزرگتره .... خدا وقتی تورا می آفرید حواسش به آرزو های من بود تو شدی همان آرزوی من 😍😍😍ایشالا برسه اونروزی که نی نی دار بشم 😍😍😍.         روز تعطیله و مشغول تمیز کردن خونه هستم. تصمیم میگیرم سر و سامونی به کمد لباسام بدم. در کمد رو که باز میکنم چشمم میوفته به لباسهای مهمونیم. یه دفعه یادم میوفته که کم مونده یه سال بشه که هیچکدومشون رو نپوشیدم. کفشها و کیفهایی که از بیشترشون مدتهاست هیچ استفاده ای نکردم. کابینتها رو که میخوام تمیز کنم  چشمم به ظرف و ظروفی میفته که یه ساله هیچ غذایی دلشون رو گرم نکرده.مبلهایی که یه ساله رومبلیشون کنار نرفته تا پذیرای حضور گرم عزیزی بشن. باورم نمیشه که مدتهاست مثل خیلی ها هیچ مهمونی نداشتیم و هیچ جایی مهمونی نرفتیم. یه ترسی دلمو چنگ میزنه.نکنه عادت کنیم؟؟؟عادت کنیم به خلوت خونه هامون، به تنهاییمون، به سکونمون و به سکوت. از عادت میترسم، همون که  اوریانا فالاچی میگه بی رحمترین سَمّیه که میتونه اسیرت کنه، که به هر شرایطی سر خم کنی. نکنه عادت کنیم به بی خبری از هم. به بی عشق ماندن، به بی دوست ماندن..  با خودم فکر میکنم شاید مرگ بدترین پیامد پاندمی کرونا نباشه، شاید اگر کرونا کمی بیشتر طول بکشه تو دنیای پساکرونا بیماری تنهایی و مردم گریزی چنان تو سلولهامون رخنه کنه که با هیچ واکسنی ایمنی پیدا نکنیم.از ته دل دعا میکنم قبل از یخ زدن دلامون، از این ویروس ویرانگر نجات پیدا کنیم که زندگی بی دوست داشتن، بی رفت و آمد، بی دید و بازدید، بی حضور انسانها، بی امید دیدار به هیچ نمی ارزه.به قول شاملو  "سالیان بسیار نمی‌بایستدریافتن راکه هر ویرانه، نشان از غیاب انسانی ست،که حضورِ انسانآبادانی‌ست".
بیشترش برمیگرده به بچگی بخاطر همین دلیلش از یاد انسان میره ولی خودش میمونه

نمیدونم ک

یه صلوات میفرستی برام🙏🙏...... من خدایی دارم مثل گلبرگ شقایق زیباست ... درد هرچقدر بزرگ باشه خدا بزرگتره .... خدا وقتی تورا می آفرید حواسش به آرزو های من بود تو شدی همان آرزوی من 😍😍😍ایشالا برسه اونروزی که نی نی دار بشم 😍😍😍.         روز تعطیله و مشغول تمیز کردن خونه هستم. تصمیم میگیرم سر و سامونی به کمد لباسام بدم. در کمد رو که باز میکنم چشمم میوفته به لباسهای مهمونیم. یه دفعه یادم میوفته که کم مونده یه سال بشه که هیچکدومشون رو نپوشیدم. کفشها و کیفهایی که از بیشترشون مدتهاست هیچ استفاده ای نکردم. کابینتها رو که میخوام تمیز کنم  چشمم به ظرف و ظروفی میفته که یه ساله هیچ غذایی دلشون رو گرم نکرده.مبلهایی که یه ساله رومبلیشون کنار نرفته تا پذیرای حضور گرم عزیزی بشن. باورم نمیشه که مدتهاست مثل خیلی ها هیچ مهمونی نداشتیم و هیچ جایی مهمونی نرفتیم. یه ترسی دلمو چنگ میزنه.نکنه عادت کنیم؟؟؟عادت کنیم به خلوت خونه هامون، به تنهاییمون، به سکونمون و به سکوت. از عادت میترسم، همون که  اوریانا فالاچی میگه بی رحمترین سَمّیه که میتونه اسیرت کنه، که به هر شرایطی سر خم کنی. نکنه عادت کنیم به بی خبری از هم. به بی عشق ماندن، به بی دوست ماندن..  با خودم فکر میکنم شاید مرگ بدترین پیامد پاندمی کرونا نباشه، شاید اگر کرونا کمی بیشتر طول بکشه تو دنیای پساکرونا بیماری تنهایی و مردم گریزی چنان تو سلولهامون رخنه کنه که با هیچ واکسنی ایمنی پیدا نکنیم.از ته دل دعا میکنم قبل از یخ زدن دلامون، از این ویروس ویرانگر نجات پیدا کنیم که زندگی بی دوست داشتن، بی رفت و آمد، بی دید و بازدید، بی حضور انسانها، بی امید دیدار به هیچ نمی ارزه.به قول شاملو  "سالیان بسیار نمی‌بایستدریافتن راکه هر ویرانه، نشان از غیاب انسانی ست،که حضورِ انسانآبادانی‌ست".

من فرداشب تنهام هنوز بعد از یازده سال عادت نکردم اما خوب چه میشه کرد تنهایی راحتترم.ماهی یه شب همسرم خونه نیست من از تنهایی نمیترسم دوری همسرم اذیتم میکنه خیلی وابسته ام

از آدم ها بت نسازید!خیانت است هم به خودتان ، هم به خودشان...
همش فکرم میره سمت تنها بودنم

خیلی وحشتناکه اصلا یکی از شرط هام واسه شوشو جان ایندم اینه که قبل ۶ خونه باشه هر جا میره منم ببره من این چیزا حالیم نیس تنهاییم تو کتم نمیره😱😱😱

مدتهاست تصمیم گرفتم،،،هروقت از کسی رنجیدم یا دلم رو شکست،،، به یاد روزی باشم که ممکنه هرگز در زندگیم نباشه،،، اون روز رو مرور میکنم،،، انقدر، که نبودنش رو باور میکنم،،،بعد تو ذهنم براش غمگین میشم،،، و شاید یک عزاداری ذهنی،،، و بعد ارزو میکنم کاش بود و ازش میگذشتم،،،بعد به خودم میگم حالا اون هست پس ببخش و فراموش کن،،، از بخششم شاد میشم و از بودن اون شادتر،،، به همین راحتی،،، این فرمول جدید ارامش من است🌸🌈
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792