من با یه دنیا عشق جدا شدم https://www.ninisite.com/discussion/topic/2023080/شکست-عشقی?postId=67424925
من قبل ازدواج عاشق یکی از اقوام بودم و. اون. همزمان که به من قول ازدواج میداد رفت زن گرفت دعوتم کرد مراسمش
حتی یه معذرت خواهی هم نکرد
بعد از پانزده سال من ازدواج موفق دارم و. دوتا بچه
اون. خیانتکار به خاطر خیانت های زیاد زنش طلاق گرفت
الان به هیچ وجه خاطره خوب تو. ذهنم نیس
تنفرم ندارم بهش
ولی خوشحالم که نیست
ولی من با اینکه با عشق جدا شدم الان فراموش کردم دلیلش هم اینه که تجربه توی زندگیم پیدا کردم و حالا فهمیدم اون موقع اشتباه میکردم که انقد همسر سابقمو دوست داشتم حالا که با همسرم ازدواج کردم میفهمم چقد زندگی با همسر سابقم سخت بود و من خام بودم حالا انقد راحتم و عاشق هم هستیم که اصلا هیچ یادی از گذشته نمیکنم
به نظر من اینطور نیست من با اینکه با عشق از همسر سابقم جدا شدم الان فهمیدم اگه باهاش ادامه میدادم زندگیم عاقبت خوشی نداشت مدام باید منت کشی میکردم ازش و نازشو میکشیدم بس که مغرور بود البته همه چیزش خوب بود ولی به همین دلیل مغرور بود وقتی جدا شدم و با همسر الانم ازدواج کردم همه چیزش به جز وضع مالیش مثل همسر اولم بود اما الان بعد از 4 سال همه چیز بدست آوردیم با هم دیگه و منتی هم سر من نداره چون مال و ثروتی که داریم باتفاق هم بدست آوردیم و خیلی شیرینتر هست تازه همیشه اون هست که منت منو میکشه و اصلا نمیزاره بحثی پیش بیاد که دعوا کنیم کلا زندگی راحت تری دارم و هیچ وقت به همسر سابقم فکر نمیکنم اگه هم فکر کنم از بدیهاش یادم میاد با اینکه خوبی زیاد داشت ..بعد ازدواج با همسرم همه خوبی های اونو یادم رفت و فقط بدیهاش یادمه و اونهمه غرور لعنتی که داشت
خیلی برام عجیبه چطور ممکنه یکی بهت خیانت کنه اونوقت نتونی فراموشش کنی شاید دخترهای این دوره اینطوری بخشنده و عاشق شدن که نمیتونن فراموش کنن اونم همچین ظلم بزرگی... من یادم میاد همسر سابقم موقعی که گریه میکردم نمیومد نازمو بکشه ازش متنفر میشم وقتی مقایسه میکنم همسر الانم چقد نازمو میکشه و همسر سابقم انقد مغرور بود که من باید ناز میکشیدم بد جور متنفر میشم ازش ....پس اگه جای من بودی چی میگفتی همه بدهای همسر سابقم در همین حد مغرور بودنش بوده وگرنه از نظر تیپ و وضع مالی و شغل انقد خوب بود همه تعجب میکردن که من چطوری چنین همسری نسیبم شده وقتی هم با هم خوب بودیم بهترین لباسها و خرج ها رو برام میکرد پس من اصلا نباید فراموشش کنم
