دوست پسرم میگه بعد از ازدواج دلم نمیخواد با دوستات بری بیرون .. اگه قراره تفریح کنی همین الان که مجردی تفریح کن .. چون بعدش تنها رفیق و دوستت خودمم ..
و اینکه گفتم خب من صمیمی ترین دوستم اگه ازدواج کرد .
دلم میخواد هر از گاهی باهم رفت و آمد داشته باشیم.. اونا بیان خونمون.. ما بریم خونشون
گفت بعد ازدواج به جز خونوادی دوتامون به هیچ عنوان نمی‌ذارم مرد غریبه بیاد خونمون ..
راستش من دلم میخواد بعد از ازدواج هر از گاهی هم من و هم همسرم .. با دوستایی که مورد تاییدمونه بریم بیرون ..
ب نظر من حق داره
خوبه اون شوهر من میگه جلو پسر عمه ۱۴ سالت روسری بزار
مردها سال هاي اول ازدواج حساس ميشن
اصلاً حق نداره
😐😐😐😐😐😐😐😐
من مرد غیرتی دوست دارم
نامزدم گفته موهاتو حق نداری کوتاه کنی باید بزاری بلند شه
بعدش میاد
رژلب قرمز بزنم
اما من میزنم اونم باهم قهر میکنه
من حرف زور حالیم نمیشه
اما دوست پسر شما کار بدی میکنن توهم بگو حق نداری با دوستات بیرون و کاری کنی
چون بعضی وقتا ادم ب ی دوست نیاز دارع و
منم باشم رفت و امد خانوادگی با دوستو خیلی خوشم نمیاد ولی چه اشکالی داره تو و دوستت گه کاهی با هم برید بیرونی جایی .بلاخره ادم زندونی و اسیر که نیست
رییسمه خیلی بدش میاد جلو مردا زیاد ظاهر شم . میگم بابا جان من ارتباطم جلوی تو باهاشون کاریه تازه هیشکیو جزتوچشام نمیبینه میگه همه رو میدونم ولی ظاهر نشو بدم میاد . خیلی خنده رو هستم و کودک درونم بیش فعال اصلا دلیل جذبش به من همین بشاش بودنم بود .
شوهرم اون اولای دوستیمون محدودم میکرد و نمیزاشت با دوستام برم بیرون و هرجا میرفتم باید زود برمیگشتم البته سنشم کم بود اون موقع اما بعد اینکه اعتماد شکل گرفت و عاقل تر شدیم همه چی خوب شد.
خوبه من ک اینجوری دوس دارم ب شرطی خودشم رفیق اینا نداشته باشه خیلی خوبههه ک من ازخدامه
