لطفابخونین ببخشیدطولانیه
بچه هامن نامادری دارم ازبچگی بلانمونده سرم نیاره حالااینابه کنار،مادربزرگ مادریم(مامانِ مادرخودم)که ۶سال پیش فوت کرد خیلی مهربون بودمحبت مادری رو چندماه یکباروقتی میرفتم شهرشون فقط ازاون میدیدم ک اونم خداازم گرفت😔خدابیامرزبرااینکه بیکارنمونه لحاف تشک میدوخت بعضی وقتا.بعدواسه جهیزیه من وابجی وداداشم براهرکدوممون ۲دست لحاف تشک درست کرده بود با لحاف بچه برای سیسمونی هامون خودشم به خالم گفته بودالان نمیدم ببرن ک نامادریشون برداره واسه خودش،میذارم بمونه خونه خودم تاهرکدوم ازدواج کردن پارچه بکشم روشون ومرتب وتمیزبدم براجهازشون.خاهرم ک ازدواج کردمال اونواوردداد ولی سال۹۳فوت کرددایی هامم چون خونه وایناروفروختن لحاف تشک هامونومجبورشدن بفرستن خونه بابام ک نامادریم موقع ازدواج بده بهمون.خلاصه پارسال تابستون موقع عروسی من که شدکلا زدزیرش گف مادربزرگت فقققططط یک دونه لحاف داده براهرکدومتون😔توچشام نگاکردو دروغ گف.منم ازترس آبروم هیچی نگفتم چون وحشیه ترسیدم جلوشوهرم ابروموببره.فقط تونستم ازش خاهش کنم ک عب نداره یکیشواون داده بقیشم تولطف کن برام درست کن چی میشه من ک دیگه دارم میرم خونه بخت.ولی گوش نداد کلللی هم شوهرموباخانوادش فحش داد همینجوری بی گناه.نمدونم اون بدبختاچیکارکرده بودن خودش دزدی کرده ازم بعد ملت روفحش میده.میگف اوناتورویادت میدن ک بیای بچسبی ب گلوی من بگی فلان چیزو بایدبدی بهم مال منه😐😐😐درحالیکه اوناچه میدونستن این حرفارو..خلاصه بچه ها این زیربارنرفت گف اون لحاف تشکاهمشون مال خودمه توفقط ی لحاف داری میخای بدم ببر،مادربزرگمم هممه رو دونفره دوخته بود وبابهترین پشم واینا.اینم یه لحاف کثیییف که پشمای داخلش دیده میشه همش سیاهه و تک نفره بود برداشته میده ب من میگه اینه😔😔منم ازناچاری چیزی نگفتم لحافوازش گرفتم ترسیدم بازبیادازم بگیره گذاشتمش تواتاق خودم،بعد ب فکرم اومد که یکم پول ازشوهرم ب بهونه دندون پرکردن گرفتم و ازدیوار یکی روپیداکردم لحاف تشک جهازدرست میکردتوخونش.زنگ زدم دوتا تشک ویه لحاف و۴تابالش سفارش دادم باکمترین قیمت یعنی وزنشو گفتم همه رو جوری درست کن ک ب اندازه پولم بشه.بعدک اماده شد ب شوهرم گفتم نامادریم سفارش داده برام بیابریم بگیریم.اوردم میخاس اونارم ازم بدزده احمق هی میومدمیرف بازسون میکرد مشکوک نگامیکرد میترسیدم وقتی باهمسرم میرم بیرون بیاد برداره.بهش گفتم ب اینا دس نزنی مال مادرشوهرمه براشوهرم درست کرده ،اصلاشوهرم وخانوادشم نفهمیدن قضیه چیه چون من ازهمون اول نذاشتم زیادازمشکلاتم باخبرشن نگم براتون ک باچه سختی اون چن ماه عقد رو گذروندم و نذاشتم کسی چیزی بفهمه ازبدبختیام😔البته اخرش همممه چی روخراب کردنامادریم ،ابرومو جلوشوهرم وحتی فامیلاش بدجوری برد خداازش نگذره
صب کنید بقیشو الان بذارم ک حالامشکلم چیه