چیکار کردین که گذاشتن کنار من دیگه خسته شدم واقعاا از بحث کردن.هر وقتم زبون باز میکنم یچیزی بگم میگه من بچه نیستم که بگی اونکارو کن اینکارو کن در حالی که من واسه اینکه نره قائمکی اینور اونور بخوره و نگه زیاد بهش سخت نمیگرفتم و نگفتم اصلا و ابدا نباید بخوری ولی دیگه اینماه ۵ یا ۶ بار خورده امشبم داییم گفت که بیای بشینیم این حرفا بحث کردیم باهم و نرفت از منم قهر کرده دیگه سر درد گرفتم.خیر سرمون در حال اقدامیم همجام هم نوشته ۶ ماه قبل نباید خورده بشه
شوهره عنتر من
اخرم گفتم بخور تا بمیری
البته کم میخوره اونم هرماه
شوهر من
میدونستین قبل ازدواج؟
قبل ازدواج میدونستی؟
بچه الان برای شرایطت مناسبه؟
منم شوهرم گاهی میخوره ولی میخواستیم اقدام کنیم چند وقت قبلش نخورد بدون اینکه من بگم
شوهر من. ولی خیلی کم شاید سالی دو سه بار
اینم یه عروسی چیزی باشه
پری شب میخواست بخوره ریختم دور از اون موقع تا الانم باهام قهره
با این شرایط بچه بیاری؟؟؟یکی دیگه رو بدبخت نکن توروخدا
دوست پسر سابقم.
وقتی عصبی بود.
آدم درستی بود. ولی خب خیلی عصبی میشد میخورد.
گیر دادم چندباری که عه پس منم دلم میخواد باهات بخورم. کلا نخورد دیگه.
به خاطر من نبود.
ذاتش درست بود. نمی‌خواست کسی به خاطر اون لطمه ببینه.
عاشقتم نبود. فقط به همین خاطر که ضربه نزنه نخورد. الان رو‌نمیدونم. ازدواج کرده
تا خودش نخواد نمیشه
خودتو بزن بکش گریه کن تا خودش نخواد نمیذاره کنار اینا هیچ‌اثری نداره.
ميخوره تا مست ميشه يا تعادل داره؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
