بگم بالاخره از علاقش گفت
بیام دونه دونه دخترایی ک از پست اول تا اخر همراهم بودنو خبر کنم
ازشون هم حلالیت بگیرم بابت همه ی غصه هایی ک واسم خوردن و هم خبر خوشمو باهاشون شریک شم
ب امید اومدن اون روز😔
من که نمیدونم جریانت چیه،انشالله دلت آروم شه⚘
سپیده،خدا،خدای غیر ممکن هاست....تو به ممکن ها غصه میخوری؟؟؟
معلومه که میشه....
ان شاالله 🤲🤲🤲🙏🙏🙏⚘⚘⚘⚘
دائما یکسان نباشدحال دوران غم مخور
میرسه ان شالله🤩
سلام سپیده جان کجایی امروز نیستی
رفتی اداره چ خبر؟ اومد اتاقت؟
سلام
تازه رسیدم خونه
نه نیومد😔 اخه اول صبح قضات رفتن اتاقش دیگه اون نیومد پایین
)البته اگه واقعا میخاست میتونست بیاد)
خلاصه صبح پشت هم دوبار ز زد. جفتش کاری رود. یکی بابت ابلاغا یکیم بابت ی نامه ... دومین بار ک ز زد با ی حالت خسته ای گفت امروز روز شعبه شماست(ناراحت بود از روند کار) چقدر دلم ریش شد واسش
منم یک ساعت بعد ز زدم بهش. کلید اتاقم دست خدمات بود ز زدم ب رییس گفتم کلید میخام گفت الان میدم سرباز بیاره واست.
سر ظهرم ۱ ساعت اضافه تر موندم😐تا۳
گفتم شاید ۱ درصد بیاد پایین ولی نیومد. امروز روز شلوغی بود.بدشانسیم باز ۲ ب بعد قضات رفتن بالا پیشش
جفت قضاتا با چند تا از همکارا سرک کشیدن تو اتاقم گفتن هستی هنوز...
زیادم بمونم تابلو میشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
