همسرمن راننده ماشین سنگینه با بیل مکانیکی هم کارمیکرد خودش ماشین سنگین نداره براشرکت خصوصی کارمیکرد 10ساله حقوقش خیلی کم بود واذیت هم میشد مثلا دوهفته یه بارمیتونست بیاد خونه وشهرای مختلفی باید کارمیکرد وجاهای خیلی خطرناکی بود که بایدمیرف صبح گفت میرم به صاحب شرکت میگم که یاحقوقموزیادکن یا استعفا میدم البته منم تشویقش کردم بره بگه اونم گفته بود نه زیادنمیکنم همینه که هست اینم وسایلشوجمع کرده اومده خونه ولی اصلا حرف نمیزنه میدونم ناراحته الانم گرفته خوابیده نمیدونم چی بگم وچجوری ازناراحتی درش بیارم