من سه ساله اومدم تو یه شهر که برادرشوهرام اونجا زندگی می کنن، باهاشون زیاد در ارتباط نیستم هرچند وقت یه بار یا مراسمی چیزی باشه همو می بینیم الان هم که کروناست کمتر
اینم بگم من خودم هیچوقت بی خبر خونه شون نرفتم ولی جاری دومم هر موقع اومدن بی خبر بوده
هفته پیش برای اولین بار خوستم بدون شوهرم و با بچه ها برم خونشون (ما هرموقع میرفتیم برای شب نشینی و با شوهرم بود) چون پارچه خریده بودم بهم گفت برات میدوزم