من خودم خیلی با احساسم خیلی خیلی زیاد دست خودم نیست ذاتم این جوریه ولی شوهرم (تو دوران عقد هستیم ۱ساله عقد کردم)خونه پدر هستم فعلا خیییلی بی احساسه دارم میمیرم خیلی کمبود محبت دارم به خدا،دلم میخاد منو عشقم صداگنه دلم میخاد بهم بگه دوسم داره به خدا خیلی خستم هیچ انرژی ندارم.راه حل بدین چیکار کنم باهاش