داستانش خیلی طولانیه نمیتونم همشو بگم...خلاصه میکنم...دوساله عقدم،بخاطره کرونا عروسیم عقب افتاده تا الان...شوهرم بیکار بود ولی باباش ی کارو بار براش راه انداخته و الانم کارش گرفته اما محل کارش کرمان هست،ما تهرانیم...ی ماه پیش خونمون سراین مسائل بحث شد و خواهرم هر چی از دهنش در اومد ب پدرشوهرم گفت...منم ب پدر شوهرم گفتم بزارین خودش تصمیم بگیره و دخالت نکنین،پسرشم بهش گفت هیچی نگو ب زنم بزار خودم باهاش حرف میزنم ،باباشم بهش برخورده بود و برگشت ب من و شوهرم گفت من نباشم شما هیچکاری نمیتونین بکنین،هرموقم اراده کنم پولمو ازتون پس میگیرم،بعد رفتن از خونه ما ...شوهرم بعد دوروز برگشت تهران و بهم گفت جهازو بده ببرم ب بابام پس بدم ک دیگه منت سرم نزاره...(اخه از حق نگذریم باباش پول برامون فرستاده بود ک چهار بگیریم حدودا صدملیون)خلاصه کنم من جهازمو پس ندادم گفتم اگه میخواد خودش باید بیاد دنبالش با چنتا شاهد...شوهرم از من ناراحت شد و گفت من بخاطره تو از بابام گذشتم ولی تو پشتم نبودی...بعد گفت حالا ک وسیله هارو نمیدی پس صبر کن من کار کنم تو همین تهران تا بدهیمو بدم ،بعد ب من گفت من یجا کار پیداکردم ک کارم از صبح تا آخره شبه نمیتونمم ک بهت زنگ یا پیام بدم ...بهش گفتم لوکیشن بزن گفت نمیشه از کارمم هیچی نپرس...حالا من ازین کارش فهمیدم ک میخواست وسیله هامو ببره ک بعدش مجبور بشم برم کرمان زندگی کنم باهاش،اخه این کار خیلی مسخره نیست؟؟مگه میشه با دروغ و کلک چیزی رو درست کرد ؟؟😞😞😞😞
😥
چی بگ والا
یکی باید به من تو این مورد کمک کنه
اخراشو نفهمیدم ولی همین برداشتو کردم ک پشت همسرتون نبودید
ادم جای زندگی می کنه که کار شوهرش باشه .عزیز باهاش برو اون شهر الان تو شهر خودت باشه بیکار وعلاف برات زندگی نمی شه.
اصالت خودت کجاییه؟؟ وقتی به شهر دیگه شوهر کنی همینه دیگه
چقد مشکل...
پول جهازو چرا پدر شوهرت داده؟
مگه از اول محل زندگیتون مشخص نبود؟
شوهرت کرمانیه؟
چرا باهاش نمیری؟
کرمان که خیلی خوبه
بنظر من وقتی جهیزیه اونا خریدن و کار و سرمایه شوهرتم از اوناس ، کارتون بی احترامی ! حداقل توافقی و مودبانه تر باید مخالفت میکردین
شوهرم تا بیست سالگی اونجا بوده ،بعدش اومد تهران کار کنه ولی کار مشخصی نداشته،پدرشوهرمم وقتی ما عقد کردیم همون کرمان براش کار راه انداخت ک کارش مشخص بشه...از قضا کارش گرفته ...الانم میگه با من باید بیای ولی من دوست ندارم برم 😞
